نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 52
تقسیمات دیگر منقسم میشود . چیزی که هست این است که همه این تقسیمات
تنها از نظر تاریخ فلسفه واجد اهمیت است ، اما پیش کسی که به بحث و
انتقاد پرداخته و هدف و آرمانی بجز تمیز حق از باطل و جدا کردن راست از
دروغ ندارد ارزش زیاد ندارد .
>
دانشمندان جدید از قبیل کانت آلمانی و غیره نیز این کلمه را در مواردی
استعمال کردهاند .
هگل ( Hegel ) دانشمند شهیر آلمانی که از فلاسفه نیمه اول قرن نوزدهم
است منطق مخصوص و روش خاصی برای راه بردن عقل در کشف حقایق انتخاب
نمود و نام آن را " دیالکتیک " گذاشت . شرح منطق دیالکتیک هگل در
مقالات آینده خواهد آمد .
هگل در نظریات فلسفی خویش مادی نبود ولی کارل مارکس و انگلس که
شاگردان وی بودند و منطق دیالکتیک را از استاد فرا گرفته بودند نظریات
مادی و ماتریالیستی داشتند و در این جهت از فلاسفه مادی قرن هجدهم پیروی
میکردند .
مارکس و انگلس نظریات مادی خویش را بر اساس منطق هگل تشریح [ کرده
] و توضیح دادند و از اینجا " ماتریالیسم دیالکتیک " به وجود آمد . در
حقیقت ماتریالیسم دیالکتیک ، ترکیبی است از فلسفه مادی قرن هجدهم و
منطق هگل که آندو را کارل مارکس و انگلس به یکدیگر مربوط ساختند .
چنانکه بعدا خواهد آمد ، یکی از اصول منطق دیالکتیک " اصل حرکت "
است . دیالکتیک میگوید اشیاء را در حال حرکت و تحول باید مطالعه نمود
. دیالکتیک - به حسب ادعای خود - جمود و یکسان ماندن را از خواص طرز
تفکر متافیزیکی میداند . از اینرو دانشمندان فلسفه ماتریالیسم دیالکتیک
، آن فلسفه مادی را که قبلا طرز تفکر متافیزیکی داشت یعنی براساس جمود و
یکسان ماندن موجودات تفکر میکرد " ماتریالیسم متافیزیک " مینامند ،
یعنی مادیتی که طرز تفکر متافیزیکی دارد . از این روی " ماتریالیسم
متافیزیک " در مقابل " ماتریالیسم دیالکتیک " است .
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 52