نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 133
شد ، آن وقت خوردن ما ، خوابیدن ما ، راه رفتن ما ، حرف زدن ما و خلاصه
زندگی و مردن ما یکپارچه میشود اخلاق ، یعنی یکپارچه میشود کارهای مقدس :
« ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین »[1] . همه چیز
میشود لله ، و همه چیز میشود اخلاق .
درباب اخلاق یک سلسله نظریات دیگر هم هست و اول قصد داشتم آنها را
هم ذکر بکنم بعد بپردازم به نظریه پرستش ، ولی دیدم اینها بحث ما را از
محور خودش خارج میکند ، چون آن نظریات در واقع میخواهند شریفترین
شرافتها را از انسان بگیرند و اصلا میخواهند معتقد نباشند که واقعا یک
سلسله کارهای اخلاقی و شرافتمندانه ای هم در عالم وجود دارد و انسانهایی
بدون آنکه بخواهند منافع مادی داشته باشند آن کارها را به خاطر خصلت
شرافت و قداستشان انجام میدهند در واقع منکر اخلاق به این معنی هستند . [
لذا ] آن نظریات را بعد انتقاد میکنیم . مثلا نظریه برتراند راسل که اخلاق
را از مقوله هوشیاری میداند ، یا اخلاق مارکسیستی و یا اخلاق
اگزیستانسیالیستی را ان شاء الله خواهیم گفت ولی اینها اخلاق را از اوج
خودش پایین آورده اند ، در حالی که برای انسان شرافتی قائل هستند و به
انسانیت اعتقاد دارند .
اخلاق فقط در مکتب خدا پرستی قابل توجیه است
البته این را هم عرض بکنم : تمام کسانی که [ اخلاق به این معنی
[1] سوره انعام ، آیه 162 [ ترجمه : همانا نماز و طاعت و کلیه اعمال
من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانهاست ] .
نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 133