نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 36
مسأله خود دین و پرستش از جمله اینهاست . آیا این حسی که امروز به
نام حس دینی به هر حال در انسانها وجود دارد امری است که از نهاد انسان
سرچشمه میگیرد و یک تقاضایی در سرشت و باطن انسان است یا این هم یک
امری است که مولود یک سلسله عوامل دیگر است ؟ ( عواملی که ما بعد به
طور مختصر درباره آنها سخن میگوییم ) .
پس بحث فطریات انسان را اینطور طرح میکنیم : یک سلسله مسائلی بوده
و هست که امروز این مسائل را به نام " انسانیت " مطرح میکنند . هیچ
مکتبی نیست که منکر یک سلسله ارزشهای انسانی به قول امروز باشد [1] .
انسان یک وقت دنبال منافع و سود میرود . این یک امر منطقی به نظر
میرسد ، چون انسان به حسب غریزه ، ادامه حیات و بقاء را دوست دارد و
به هر چه که به ادامه حیات او کمک کند قهرا علاقمند است ، و منطقی و
طبیعی است که انسان دنبال سود برود .
یک چیزهای دیگری وجود دارد که با سود قابل انطباق نیست ، یعنی مسأله
، مسأله سود نیست ، و با منطق سود جور در نمیآید . فرنگیها به غلط اسم
این را valeur ( ارزش ) گذاشتهاند . اصلا خود این اسم گذاری منشأ یک
سلسله اشتباهات شده است [2] . [1] این بحث " ارزش " هم از آن بحثهای بسیار جالب است که اگر
فرصت کنیم آن را مطرح میکنیم .
[2] از آن جهت کلمه " ارزش " را به کار بردهاند که در واقع
خواستهاند بگویند اینها " واقعیت " نیستند ولی انسان به حسب قرارداد
به اینها اعتبار داده است ، امری هم که ما به حسب قرارداد و اعتبار
برایش ارزش قائل بشویم در واقع هیچ است . این مثل آن است که ما برای
یک اسکناس هزار تومانی به حسب قرارداد ارزشی قائل >
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 36