نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 34
آیا انسان فطریاتی دارد ؟
فرق دیگری که فطریات با غریزه دارد این است که غریزه در حدود مسائل
مادی زندگی حیوان است و فطریات انسان مربوط میشود به مسائلی که ما آنها
را مسائل انسانی ( مسائل ماوراء حیوانی ) مینامیم . پس در حقیقت [ بحث
] فطرت این است که آیا این مسائلی که به عنوان مسائل خاص انسانی یعنی
ماوراء حیوانی مطرح است و برای حیوان مطرح نیست همه اکتسابی است و
ریشهای در ساختمان انسان ندارد ؟ یا اینکه نه ، همه این مسائل ریشهای در
ساختمان انسان دارد و فطری انسان است ؟ مثلا مسألهای است به نام حقیقت
خواهی که خودش یک مطلبی است .
مقصودم از حقیقتخواهی ، این [ حالتی ] است که انسان میخواهد به
واقعیت مجهولاتی که در برابرش هست نائل شود و حقایق مجهولات را کشف
کند . اولا آیا انسان حقیقت خواه است یا خیر ؟
ممکن است کسی منکر شود و بگوید اصلا انسان حقیقت خواه نیست و اگر
انسان حقیقت را میخواهد برای منافع خودش میخواهد ، که این بحث در باب
علم هست ( چون علم میخواهد حقیقت را برای انسان کشف کند ) که آیا
انسان برای علم ارزش ذاتی قائل است یا فقط ارزش ابزاری قائل است ؟
بدون تردید علم وسیلهای برای انسان است : " توانا بود هر که دانا بود
" ، علم به انسان قدرت میدهد و وقتی که قدرت داد وسیلهای میشود که
انسان با آن به زندگی خودش بهبود بخشد . ولی یک مسأله دیگر نیز هست :
آیا علم برای انسان ارزش ذاتی هم دارد یا ندارد ؟ اگر قائل شدیم که علم
برای انسان در
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 34