responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 33
آگاهی حضوری دارد ولی درباره آن کوچکترین آگاهی ندارد ، یعنی به خود میل‌ آگاهی حضوری دارد ولی دیگر علم به این علم خودش ندارد ، سر این آگاهی‌ خودش را نمی‌داند ، همینقدر به طور اجمال و ابهام این میل در او پیدا می‌شود اما خودش توجه به این میل ندارد ، آگاه به این میل است ولی توجه‌ ندارد ، چون توجه داشتن غیر از آگاه بودن و حاضر بودن یک چیز است . در مورد حیوانات ، لغت " غریزه " به کار برده می‌شود . من تا به حال‌ ندیده‌ام که در مورد حیوانات چه در اصطلاحات دینی و چه در اصطلاحات غیر دینی لغت " فطرت " به کار برده شده باشد . حال اگر کسی هم به کار برده باشد گناهی مرتکب نشده است ولی من یادم نیست که در مورد حیوانات‌ ، آنجا که کلمه " غریزه " را باید به کاربرد کلمه " فطرت " به کار برده شده باشد .

. 3 فطرت

در مورد انسان لغت " فطرت " را به کار می‌بریم . فطرت مانند طبیعت‌ و غریزه ، یک امر تکوینی است ، یعنی جزء سرشت انسان است ( اگر می‌گویم‌ تکوینی است می‌خواهم بگویم اکتسابی نیست ) ، امری است که از غریزه‌ آگاهانه‌تر است . انسان آنچه را که می‌داند می‌تواند بداند که می‌داند ، یعنی انسان یک سلسله فطریات دارد و می‌داند که چنین فطریاتی دارد .
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست