نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 257
علیهذا هیچکس بیجهت نزد خدا عزیز نیست و هیچکس هم بیدلیل خوار و
مطرود نمیشود ، خدا با کسی نسبت خویشاوندی و یا همشهری گری ندارد ،
هیچکس هم سوگلی و عزیز دردانه خدا نیست .
چون نسبت خدا با همه موجودات یکسان است دیگر دلیلی ندارد که عمل
نیک از یک نفر مقبول باشد و از یک نفر دیگر مقبول نباشد ، اگر اعمال
یکسان باشند جزاء آنها هم یکسان خواهد بود ، زیرا فرض این است که نسبت
خدا با همه مردم یکسان است ، پس عدالت ایجاب میکند خداوند به همه
بندگانی که کار نیک انجام میدهند - اعم از مسلمان و غیر مسلمان - یکسان
پاداش بدهد .
ب . مقدمه دوم اینکه : خوبی و بدی اعمال ، قراردادی نیست بلکه واقعی
است . به اصطلاح علمای کلام و علمای فن اصول فقه ، " حسن " و " قبح "
افعال ، ذاتی است ، یعنی کارهای نیک و زشت ذاتا متمایزند ، کارهای
خوب ذاتا خوب هستند و کارهای بد ذاتا بدند . راستی ، درستی ، احسان ،
خدمت به خلق . . . ذاتا نیکند ، و دروغ و دزدی و ستمگری طبعا بدند .
خوب بودن " راستی " و بد بودن " دروغ " نه بدان جهت است که خدا به
آن امر کرده است و از این نهی کرده است ، بلکه بر عکس است ، چون "
راستی " خوب بوده است خدا به آن امر فرموده و چون " دروغ " بد بوده
است خدا از آن نهی فرموده است . به عبارت کوتاه تر امر و نهی خدا تابع
" حسن " و " قبح " ذاتی افعال است ، نه بر عکس .
از این دو مقدمه چنین نتیجه میگیریم که چون خداوند اهل تبعیض نیست و
چون عمل نیک از هر کس نیک است ، پس هر کس کار نیک بکند ضرورتا و
الزاما از طرف خدای متعال پاداش نیک خواهد داشت .
عینا به همین بیان در مورد کارهای زشت و گناه هم تفاوتی بین ارتکاب
کنندگان نیست .
>
نکته جالبی که در این جمله هست این است که وقتی خدا را به دوری
توصیف میکند صفتی از صفات مخلوقات را شاهد آن ذکر میکند و آن دیدن
است : " کسی نمیتواند او را ببیند " و زمانی که خدا را به قرب توصیف
میکند صفتی از صفات خدا را دلیل آن میآورد و آن حضور و آگاهی خداست .
آنجا که سخن از کار ماست ، خدا را به دوری نسبت میدهیم و آنجا که سخن
از کار او است صفت قرب را به او نسبت میدهیم .
سعدی نیکو آورده است :
یار نزدیک تر از من به من است
و این عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 257