responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 2
بر خیر و سعادتمند " . آنگاه جمله‌ای اضافه کرد : " لکن من برای تعلیم و داناکردن فرستاده شده‌ام " ، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست [2] .


> از هر خبر مهمی در آنجا آگاه می‌شدند . و هر تصمیم جدیدی گرفته می‌شد در آنجا به مردم اعلام می‌شد . مسلمانان تا در مکه بودند از هرگونه آزادی و فعالیت اجتماعی محروم‌ بودند ، نه می‌توانستند اعمال و فرائض مذهبی خود را آزادانه انجام دهند و نه می‌توانستند تعلیمات دینی خود را آزادانه فرا گیرند . این وضع ادامه‌ داشت تا وقتی که اسلام در نقطه حساس دیگری از عربستان نفوذ کرد که نامش‌ " یثرب " بود ، و بعدها به نام " مدینة النبی " یعنی شهر پیغمبر معروف شد . پیغمبر اکرم بنا به پیشنهاد مردم آن شهر و طبق عهد و پیمانی‌ که آنها با آن حضرت بستند ، به این شهر هجرت فرمود . سایر مسلمانان نیز تدریجا به این شهر هجرت کردند . آزادی فعالیت مسلمانان نیز از این وقت‌ آغاز شد . اولین کاری که رسول اکرم بعد از مهاجرت به این شهر کرد ، این‌ بود که زمینی را در نظر گرفت ، و با کمک یاران و اصحاب این مسجد را در آنجا ساخت . [2] منیة المرید ، چاپ بمبئی ، صفحه . 10

نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست