نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 248
آن حالت روان در مسیر خودش جریان دارد ، و دو حالت دیگر ، حالتهای
انحرافی روانی است بی حسی ، آفت و بیماری است ، آرزوی سلب نعمت از
دیگری هم بیماری روانی است .
میرویم سراغ شجاعت شجاعت چطور ؟ شجاعت هم چنین چیزی است استقامت
هم همین طور .
آیا میشود گفت که تواضع در مقابل تکبر ، سعه صدر در مقابل حسد ،
شجاعت در مقابل جبن و تهور ، صبر و استقامت در مقابل ضعف ، شکر و
سپاسگزاری در مقابل ناسپاسی ، اینها اخلاق متغیرند ؟ یعنی در زمانها و
مکانهای مختلف فرق میکنند ؟ در یک محیط اینجور است ، در محیط دیگر
اینجور نیست ؟ البته محیطها فرق میکنند ، در بعضی محیطها مردم آن جورند
، در بعضی دیگر آن جور نیستند ، ولی آیا واقعا میشود گفت خوبی و بدی
اینها در محیطهای مختلف و زمانهای مختلف فرق میکند ؟ یا یک امور ثابت
یکنواختی هستند ، چون سلامت روان انسان است و سلامت روان مثل سلامت تن
در همه زمانها و همه مکانها یک جور و ثابت است .
اشتباهی که جناب ویل دورانت کرده است این است که میان " آداب "
و " اخلاق " فرق نگذاشته آداب یک چیز است و اخلاق چیز دیگر آداب
مربوط به ساختمان روحی انسان نیست ، قراردادهای افراد انسان است در
میان یکدیگر ، مثل همین مثالی که خودش ذکر میکند : دو نفر انسان به
همدیگر میرسند ، اخلاق اقتضا میکند نسبت به یکدیگر متواضع و مؤدب باشند
- تواضع لازمه اخلاق است - اما در یک جامعه به علامت ادب و تواضع ،
کلاهشان را بر میدارند ، در جامعه دیگر به علامت تواضع ، کلاه سرشان
میگذارند ، کما اینکه میان ما معممین اگر یک شخص محترم و مؤدبی وارد
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 248