نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14
صريحتر بگويم
ماركسيسم- از نظر يك جستجوگر آزاد فكر- مكتبى است متعلّق به گذشته كه بايد كم كم
در «بايگانى تاريخ» قرار گيرد!
ماركسيسم
تمام تجربههاى خود را بكار زده و با ناكامى در انجام تعهّدات خود در برابر جامعه
بشرى روبرو شده، ماركسيسم از نظر منطقى و فلسفى ديگر يك مكتب زنده نيست و رؤياهايى
كه «ماركس» و «انگلس» و «لنين» براى دنيا داشتند در بسيارى موارد بدون «تعبير»
مانده يا نادرست از آب درآمده است!
ماركسيسم به
تعبير ديگر، مكتبى است از «مُد» افتاده و كهنه، و جنبه ايدهآليستى آن امروز به
طور كامل آشكار شده است.
ماركسيسم به
سوى انزوا و چند دستهاى با دهها شاخه مختلف در كشورهاى دنيا، به شكلى درآمده است
كه «ماركسيسم رفيق مائو» هيچ شباهتى به «ماركسيسم برژنف» ندارد و «كمونيسم رفيق
تيتو» با «كمونيسم انور خوجه» و هر دو با «فيدل كاسترو» و هر سه با ...
[1]. پايان عمر ماركسيسم، صفحه 10 و 11- اين
كتاب همان گونه كه در بالا آمد در سال 1360 حدود 10 سال قبل از فروپاشى شوروى
نگاشته شد و از طرف مؤسسه انتشاراتى «نسل جوان» انتشار يافت.
نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14