responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 124

عبور كرده و به آسانى داخل وريدها مى‌گردد، اينها قسمتى از اطلاعات ناقص بشر امروز درباره دستگاه «گردش خون» است كه پس از مشاهدات و تجربيات فراوانى نصيب او شده است ...

آيا هرگز مى‌توان باور كرد كه فهم قسمتى از اسرار اين دستگاه، احتياج به فكر و دقت فراوان داشته باشد ولى ساختمان آن اساساً نيازمند به فكر و انديشه و عقل و شعور نباشد؟ و طبيعت كور و كر مطابق يك سير جبرى فاقد هرگونه هدف و نقشه، آن را به اين وضع حيرت آور بيرون آورده باشد؟!

«از علم تا عمل!»

... اگر درست به خاطر داشته باشيد سابقاً فرق امور تصادفى (يعنى آنهايى كه در اثر عوامل و علل غير متفكّر پديد مى‌آيند) را با حوادثى كه زاييده فكر و نقشه قبلى است بيان كردم و به اتكاى آن ثابت شد كه وضع ساختمان حيرت‌انگيز جهان ماده را تنها با علل مادى نمى‌توان تفسير كرد، زيرا آثار تفكّر و اراده و شعور كه از جبين كليه موجودات آشكار است قابل هيچ‌گونه ترديد و انكار نمى‌باشد.

باز هم اجازه مى‌خواهم كه شاهد ديگرى براى مدعاى خود عرض كنم: فرض كنيد با يك نفر از اين آقايان «مادى»! در يكى از خرابه‌هاى «تخت جمشيد» مشغول حفارى و جستجوى آثار باستانى هستيم، يك روز در زير انبوه خاك‌ها، يك تيغه فولادى به شكل خنجر ظريفى پيدا مى‌كنيم كه روى آن علامت مخصوصى شبيه به خطوط درهم و برهم ميخى ديده شود و اتفاقاً پس از تحقيق و مراجعه به متخصصين خطشناسى، معلوم مى‌شود كه اين علامات مطابق خط ميخى با نام يكى از سلاطين ايران باستان تطبيق مى‌كند.

ما و اين آقاى مادى، بى‌درنگ اعتراف مى‌كنيم كه اين خنجر يكى از آثار نياكان ماست كه در اين سرزمين زندگى داشته‌اند و به احتمال قوى تاريخ ساختمان آن به تاريخ سلطنت آن پادشاهى كه نام او به خط ميخى روى آن نقش شده است، مطابق مى‌باشد.

بالاخره آن را به عنوان يك اثر باستانى در يكى از موزه‌هاى عالم جاى مى‌دهيم، و بدون ترديد زحمات ما، در پيدا كردن آن خنجر نفيس از طرف علاقه‌مندان به آثار باستانى مورد تقدير قرار خواهد گرفت.

حال اگر يك نفر پيدا شود و بگويد اين حرفها چيست؟ از كجا اين خنجر مربوط به يكى از معادن آهن كه در كوه‌هاى اطراف تخت جمشيد قرار دارد نباشد؟ و اين صورت خنجر داشتن جنبه تصادفى دارد!

از كجا فرورفتگى‌هايى كه شما آن را خط ميخى گمان مى‌كنيد در اثر تأثير رطوبت زمين و تركيب اكسيژن هوا با بعضى از اجزاى آن نباشد؟ و اگر بصورت خط ميخى است تصادفاً اينطور شده! تطبيق آن هم با نام يكى از سلاطين هزار سال قبل اتفاقى بيش نيست!

باز فرض كنيد ما در مقابل اين حرف‌ها خونسردى به خرج دهيم ولى آيا ممكن است اين آقاى مادى آرام بنشيند؟! ... هرگز ... قطعاً به هر اندازه خونسرد باشد از استهزا و تمسخر نسبت به شخص مزبور خوددارى نخواهد كرد، اين است طرز عمل ما و آقايان ماترياليست‌ها در مقابل يك مظهر كوچك فكر و شعور!

نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست