responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 502

آرى، آنها چنان شجاع بودند كه گويى دلها را بر زره‌ها پوشانده بودند و برترين سرمايه‌ها را براى ايثار آماده كرده بودند.

قَوْمٌ اذا نُودُوا لِدَفْعِ مُلَمَّةٍ

وَ الْخَيْلُ بَيْنَ مُدَّعِسٍ وَ مُكَرْدِسٍ‌

لَبِسُوا الْقُلُوبَ عَلَى الدُّرُوعِ وَ أَقْبَلُوا

يَتَهافَتُونَ عَلى‌ ذِهابِ الْأَنْفُسِ‌

[1]

آرى، آنها لايق پوشيدن لباس‌هاى بهشتى و پرواز به سوى ابديّت بودند!

گوارايشان باد!

111- پسرم! عمويت را نيز كشتند.

در روايتى آمده است: هنگامى كه امام حسين عليه السلام تنها شد به خيمه‌هاى برادرانش سر كشيد، آنجا را خالى ديد. آنگاه به خيمه‌هاى فرزندان عقيل نگاهى انداخت، كسى را در آنجا نيز نديد؛ سپس به خيمه‌هاى يارانش نگريست كسى را نديد، امام در آن حال ذكر «

لَا حَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ‌

» را فراوان بر زبان جارى مى‌ساخت.

آنگاه به خيمه‌هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين عليه السلام رفت.

او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمّه‌اش زينب عليها السلام از او پرستارى مى‌كند. چون حضرت على بن الحسين عليه السلام نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدّت بيمارى نتوانست، پس به عمّه‌اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است» زينب عليها السلام وى را به سينه‌اش تكيه داد و امام حسين عليه السلام از حال فرزندش پرسيد: او حمد الهى را بجا آورد و گفت:

«يا أبَتاهُ ما صَنَعْتَ الْيَوْمَ مَعَ هؤُلاءِ الْمُنافِقِينَ؟

؛ پدر جان! امروز با اين گروه منافق چه كرده‌اى؟».

______________________________

(1) شاعرى ياران آن حضرت را اين گونه ستوده است:

قَوْمٌ اذا نُودُوا لِدَفْعِ مُلَمَّةٍ

وَ الْخَيْلُ بَيْنَ مُدَّعِسٍ وَ مُكَرْدِسٍ‌

لَبِسُوا الْقُلُوبَ عَلَى الدُّرُوعِ وَ أَقْبَلُوا

يَتَهافَتُونَ عَلى‌ ذِهابِ الْأَنْفُسِ‌

اينها مردانى هستند كه وقتى براى دفع گرفتارى- در آن زمان كه سواران بين نيزه داران و هجوم آوران بودند- خوانده شدند؛ دلهايشان را بر زره‌ها مى‌پوشاندند و براى جانبازى به سوى ميدان نبرد روانه مى‌شدند. (ملهوف (لهوف)، ص 166).

نام کتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 502
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست