اين نامه به خوبى نشان مىدهد كه مردم
كوفه دست بيعت در دست نماينده امام عليه السلام مسلم بن عقيل گذارده بودند، امام
عليه السلام چون از روحيّه ضعيف كوفيان و سابقه پيمان شكنى آنان آگاهى داشت، اين
نامه را براى تقويت روحيّه آنها نوشت، شايد اين بار بر سر پيمان خود بايستند و به
اين اميد كه امام عليه السلام به زودى به آنها مىپيوندند در كنار «مسلم» باشند و
مقاومت كنند واگر چنين مىكردند، اوضاع شكل ديگرى به خود مىگرفت.
گرچه فرستاده امام عليه السلام دستگير و شهيد شد؛ ولى او در واقع رسالت خود را
انجام داد و از فراز قصر دارالاماره گفتنىها را گفت، ولى مردم بزدل و عافيت طلب
كوفه گويى اين پيام صريح را نشنيدند، و سرانجام مسير خود را به سوى تسليم و ذلّت
تغيير دادند.
43- قيام براى احياى حق
محدّث معروف «دينورى» نقل كرده است: امام حسين عليه السلام هنگامى كه از «بطن
الرمّه» راه افتاد و با عبداللَّه بن مطيع [2] كه از عراق مىآمد، برخورد كرد. وى به امام عليه السلام
[1]. تاريخ طبرى، ج 4، ص 297؛ ارشاد
مفيد، ص 418 و بحارالانوار، ج 44، ص 369- 370 (با مختصر تفاوت).
[2]. «عبداللَّه بن مطيع» در زمان
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنيا آمد. و همانند عموم مردم در جامعه پر
التهابصدر اسلام نشو و نمو يافت. در ماجراى حرّه- هنگام يورش سپاه يزيد به مدينه
و قتل عام مردم آن شهر- از مدينه گريخت و به سپاه عبداللَّه بن زبير در مكّه
پيوست. در زمان محاصره اوّل خانه خدا توسّط سپاه يزيد و نيز در زمان محاصره دوم
توسّط سپاه حجّاج بن يوسف ثقفى در كنار ابن زبير به دفاع برخاست. وى سرانجام از
سوى ابن زبير به حكومت كوفه منصوب شد ولى پس از اوج گرفتن قيام مختار از كوفه به
بصره نزد مصعب بن زبير گريخت و از شرم به مكّه نزد عبداللَّه بن زبير بازنگشت.
(مراجعه شود به: اسدالغابة، ج 3، ص 262؛ كامل ابناثير، ج 4، ص 217 و طبقات ابن
سعد، ج 5، ص 144- 145).
نام کتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 357