نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 523
در پاسخ گفتند: ما هرگز از تو دروغى نشنيدهايم.
فرمود: انِّى نَذِيْرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدىْ
عَذابٍ شَدِيْدٍ: «من شما را در برابر عذاب شديد الهى انذار
مىكنم» (شما را به توحيد و ترك بتها دعوت مىنمايم).
هنگامى كه «ابولهب» اين سخن را شنيد گفت:
تَبّاً لَكَ! أَ ما جَمَعْتَنا الَّا لِهذا؟!:
«زيان و مرگ بر تو باد! آيا تو فقط
براى همين سخن ما را جمع كردى»؟!
در اين هنگام بود كه، اين سوره نازل شده: تَبَّتْ يَدا أَبِى لَهَبٍ وَ تَبَّ: «زيان و هلاكت بر دستان ابولهب باد كه زيانكار و هلاك شده است».
بعضى در اينجا افزودهاند: هنگامى كه همسر «ابولهب» (نامش «ام جميل» بود) با
خبر شد كه اين سوره درباره او و همسرش نازل شده، به سراغ پيغمبر اكرم صلى الله
عليه و آله آمد، در حالى كه آن حضرت را نمىديد، سنگى در دست داشت و گفت: من
شنيدهام «محمّد» مرا هجو كرده، به خدا سوگند اگر او را بيابم با همين سنگ بر
دهانش مىزنم! من خودم نيز شاعرم! سپس به اصطلاح، اشعارى در مذمت پيغمبر و اسلام
بيان كرد. [1]
خطر «ابولهب» و همسرش براى اسلام و عداوت آنها منحصر به اين نبود، و اگر
مىبينيم قرآن لبه تيز حمله را متوجه آنها كرده و با صراحت از آنها نكوهش مىكند،
دلائلى بيش از اين دارد كه بعداً به خواست خدا به آن اشاره خواهد شد.
***
[1] «قرطبى»، ج 10، ص 7324 (با كمى
تلخيص)، همين مضمون را با تفاوتى «طبرسى» در «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث و
«ابن اثير» در «الكامل»، ج 2، ص 60، و «درّ المنثور» و «ابوالفتوح رازى» و «فخر
رازى» و «فى ظلال القرآن» در تفسير اين سوره نقل كردهاند.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 523