نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 521
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من منتظر فرمان پروردگارم هستم.
در اين هنگام، سوره «قل يا ايها الكافرون» نازل شد، رسول اللَّه به مسجد الحرام آمد، در حالى كه جمعى
از سران «قريش» در آنجا جمع بودند، بالاى سر آنها ايستاد، و اين سوره را تا آخر بر
آنها خواند، آنها وقتى پيام اين سوره را شنيدند كاملًا مأيوس شدند، و حضرت و
يارانش را آزار دادند». [1]
***
[1] اين شأن نزول را بسيارى از
مفسران، با مختصر اختلافى در عبارات، در تفاسير خود آوردهاند، از جمله: «طبرسى»
در «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث و «قرطبى» در تفسيرش در ج 20، ص 225 و
«ابوالفتوح رازى» در تفسير خود و «سيوطى» در «درّ المنثور».
هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد!
و به زودى وارد آتشى شعلهور و پر لهيب مىشود.
و (نيز) همسرش، در حالى كه هيزمكش (دوزخ) است.
و طنابى در گردنش از ليف خرما است!
شأن نزول:
مرگ بر ابولهب!
از «ابن عباس» نقل شده: هنگامى كه آيه «وَ
انْذُرْ عَشِيْرَتَكَ الأَقْرَبِيْنَ» نازل شد و
پيغمبر مأموريت يافت فاميل نزديك خود را انذار كند و به اسلام دعوت نمايد (دعوت
خود را علنى سازد) پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بر فراز كوه «صفا» آمده، فرياد
زد:
«يا صَباحاهُ»!
(اين جمله را عرب زمانى مىگفت كه
مورد هجوم غافلگيرانه دشمن قرار مىگرفت، براى اين كه همه را با خبر سازند و به
مقابله برخيزند، كسى صدا مىزد:
«يا صَباحاهُ»!
انتخاب كلمه «صباح» به خاطر اين بود كه، هجومهاى غافلگيرانه غالباً در اوّل
صبح واقع مىشد).
هنگامى كه مردم «مكّه» اين صدا را شنيدند، گفتند: كيست كه فرياد مىكشد؟
گفته شد: «محمّد» است، جمعيت به سراغ حضرتش رفتند، او قبائل عرب را با نام صدا
زد، و با صداى او جمع شدند، فرمود: به من بگوئيد: اگر به شما خبر دهم كه سواران
دشمن از كنار اين كوه به شما حملهور مىشوند، آيا مرا تصديق خواهيد كرد؟
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 521