هنگامى كه به آنان گفته شود: «بيائيد تا رسول خدا براى شما استغفار كند»!
سرهاى خود را (از روى كبر و غرور) تكان مىدهند؛ و آنها را مىبينى كه از سخنان تو
اعراض كرده و تكبر مىورزند!
براى آنها تفاوت نمىكند، خواه استغفار برايشان كنى يا نكنى، هرگز خداوند آنان
را نمىبخشد؛ زيرا خداوند قوم فاسق را هدايت نمىكند!
آنها كسانى هستند كه مىگويند: «به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد
تا پراكنده شوند» (غافل از اين كه) خزائن آسمانها و زمين از آن خداست،
ولىمنافقان نمىفهمند!
آنها مىگويند: «اگر به مدينه بازگرديم، عزيزان ذليلان را بيرون مىكنند»! در
حالى كه عزّت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمىدانند!
شأن نزول:
ماجراى عبداللّه بن ابى و تهديد مسلمانان
براى آيات فوق، شأن نزول مفصلى در كتب تاريخ و حديث و تفسير آمده است، كه
خلاصه آن چنين است: بعد از غزوه «بنىالمصطلق» (جنگى كه در سال ششم هجرت در سرزمين
«قديد» واقع شد). و پيش از حركت به سمت مدينه دو نفر از مسلمانان، يكى از طايفه
«انصار» و ديگرى از «مهاجران» به هنگام بر گرفتن آب از
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 453