و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟! (نه سنت
فرشتگان دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشتهاى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم
را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟!.
يا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، يا باغى داشته باشد كه از (ميوه) آن
بخورد (و امرار معاش كند)»؟! و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پيروى
مىكنيد»!.
ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، آنگونه كه قدرت پيدا كردن راه
راندارند!
زوال ناپذير و بزرگ است خدائى كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين مىدهد:
باغهائى كه نهرها از زير درختانش جارى است، و (اگر بخواهد) براى تو كاخهائى مجلل
قرار مىدهد.
شأن نزول:
پيامبر از جنس مردم است
در روايتى از امام حسن عسكرى عليه السلام مىخوانيم كه فرمود: از پدرم، امام
دهم سؤال كردم: آيا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله با يهود و مشركان در برابر
سرزنشها و بهانهگيرىهايشان به بحث و گفتگو و استدلال مىپرداخت؟
پدرم فرمود: آرى، بارها چنين شد، از جمله اين كه: روزى پيامبر صلى الله عليه و
آله در كنار خانه خدا نشسته بود، «عبداللَّه بن ابى اميه مخزومى» در برابر او قرار
گرفته گفت:
«اى محمّد تو ادعاى بزرگى كردهاى، و
سخنان وحشتناكى مىگوئى! تو چنين مىپندارى كه: رسول پروردگار عالميانى، اما
پروردگار جهانيان و خالق همه
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 341