responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 333

آنها مى‌گويند: «به خدا و پيامبر ايمان داريم و اطاعت مى‌كنيم»! ولى بعد از اين ادعا، گروهى از آنان رويگردان مى‌شوند؛ آنها (در حقيقت) مؤمن نيستند!

و هنگامى كه از آنان دعوت شود كه به سوى خدا و پيامبرش بيايند تا در ميانشان داورى كند، ناگهان گروهى از آنان روى‌گردان مى‌شوند!

ولى اگر (داورى به نفع آنها بوده باشد و) حق داشته باشند با سرعت و تسليم به سوى او مى‌آيند.

آيا در دل‌هاى آنان بيمارى است، يا شك و ترديد دارند، يا مى‌ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم كنند؟! نه، بلكه آنها خودشان ستمگرند!

شأن نزول:

داورى با رسول خدا است!

مفسران، براى بخشى از اين آيات، دو شأن نزول ذكر كرده‌اند: نخست اين كه:

يكى از منافقان، با يك مرد يهودى نزاعى داشت، مرد يهودى فرد منافق به ظاهر مسلمان را به داورى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله خواند، اما منافق زير بار نرفت، و او را به داورى «كعب بن اشرف يهودى»! دعوت كرد (و حتى طبق بعضى از روايات صريحاً گفت: ممكن است «محمّد» در مورد ما عدالت را رعايت نكند!) آيات فوق نازل شد و سخت اين گونه اشخاص را مورد سرزنش و مذمت قرار داد. [1]

ديگر اين كه: ميان اميرمؤمنان «على» عليه السلام و «عثمان» (يا طبق روايتى ميان آن حضرت و «مغيرة بن وائل») بر سر زمينى كه از على عليه السلام خريدارى كرده بود، و سنگ‌هائى از آن بيرون آمد، و خريدار مى‌خواست آن را به عنوان معيوب بودن فسخ كند، اختلافى در گرفت.

على عليه السلام فرمود: ميان من و تو رسول اللَّه صلى الله عليه و آله داورى كند، اما «حكم بن ابى العاص» كه از منافقان بود، به خريدار گفت:


[1] «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث؛ «تبيان»، ج 7، ص 450؛ «قرطبى»، ج 12، ص 293.

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست