نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 266
داد: در ميان دو صف لشكر، گودالهائى بكنند، كه اتفاقاً پيامبر در يكى از آنها
افتاد، پيشانيش مجروح شد و دندانش شكست.
هنگامى كه غزوه «احد» پايان يافت، و با تمام مشكلاتى كه مسلمانان در اين ميدان
با آن روبرو شدند، آوازه اسلام بلندتر گرديد و در همه جا پيچيد، او از «مدينه»
فرار كرد و به سوى «هرقل» پادشاه «روم» رفت، تا از او كمك بگيرد، و با لشكرى براى
كوبيدن مسلمانان حركت كند.
ذكر اين نكته نيز لازم است كه: بر اثر اين تحريكات و كارشكنىها، پيامبر صلى
الله عليه و آله لقب «فاسق» را به او داده بود.
بعضى مىگويند: مرگ به او مهلت نداد تا خواسته خود را با «هرقل» در ميان
بگذارد، ولى در بعضى از كتب ديگر مىخوانيم: او با «هرقل» تماس گرفت و به وعدههاى
او دلگرم شد!.
به هر حال، او پيش از آن كه بميرد، نامهاى براى منافقان «مدينه» نوشت، و به
آنها نويد داد كه: با لشكرى از «روم» به كمكشان خواهد آمد، مخصوصاً توصيه و تأكيد
كرد كه: مركزى براى او در «مدينه» بسازند، تا كانون فعاليتهاى آينده او باشد.
ولى از آنجا كه ساختن چنين مركزى در «مدينه»، به نام دشمنان اسلام، عملًا
امكانپذير نبود، منافقان بهتر اين ديدند كه در زير عنوان مسجد، و به عنوان كمك به
بيماران و معذوران، اين برنامه را عملى سازند.
سرانجام مسجد ساخته شد، و حتى مىگويند: جوانى آشنا به قرآن را از ميان
مسلمانان به نام «مجمع بن حارثه» (يا مجمع بن جاريه) به امامت مسجد برگزيدند.
اما وحى الهى، پرده از روى كار آنها برداشت، و شايد اين كه پيامبر صلى الله
عليه و آله قبل از رفتن به «تبوك» دستور نداد، در مقابل آنها شدت عمل به خرج دهند،
براى اين بوده كه هم وضع كار آنها روشنتر شود، و هم در سفر «تبوك» ناراحتى فكرى
ديگرى از اين ناحيه نداشته باشد.
هر چه بود پيامبر صلى الله عليه و آله، نه تنها در آن مسجد نماز نگزارد، بلكه
همان گونه كه
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 266