نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 209
شده است، كه تقريباً با يكديگر شباهت دارند از جمله اين كه: در «تفسير درّ
المنثور» از «سعد بن وقاص» چنين نقل شده: اين آيه درباره من نازل گرديد، مردى از
انصار غذائى تهيه كرده بود، و ما را دعوت كرد، جمعى در مجلس ميهمانى او شركت
كردند، و علاوه بر صرف غذا شراب نوشيدند و اين، قبل از تحريم شراب در اسلام بود،
هنگامى كه مغز آنها از شراب گرم شد، شروع به ذكر افتخارات خود كردند، كم كم كار
بالا گرفت و به اينجا رسيد كه يكى از آنها استخوان شترى را برداشت، بر بينى من
كوبيد و آن را شكافت، من خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيده، اين جريان را عرض
كردم، در اين موقع آيه فوق نازل شد. [1]
از «مسند احمد»، «سنن ابىداود»، «نسائى» و «ترمذى» چنين نقل شده است:
«عمر»- كه طبق تصريح «تفسير فى ظلال»،
جلد سوم، صفحه 33- علاقه شديدى به نوشيدن شراب داشت، دعا مىكرد، و مىگفت: خدايا
بيان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما.
هنگامى كه آيه سوره «بقره»
«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ»[2] نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله آيه را
براى او قرائت كرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مىداد، و مىگفت:
خدايا بيان روشنترى در اين زمينه بفرما، تا اين كه آيه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ
أَنْتُمْ سُكارى»[3] نازل
شد، پيامبر صلى الله عليه و آله آن را نيز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه
مىداد! تا اين كه: سوره «مائده» (آيه مورد بحث) كه صراحت فوقالعادهاى در اين
موضوع دارد، نازل گرديد.
[1] «درّ المنثور»، ج 2، ص 315؛ «فتح
القدير»، ج 2، ص 75؛ «الميزان»، ج 6، ص 132؛ «مسند احمد»، ج 1، ص 181 و 186؛ «جامع
البيان»، ج 7، ص 46؛ «اسباب نزول الآيات» واحدى نيشابورى، ص 138 و بسيارى از
تفاسير ديگر.