نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 99
بدون شك چنين
عقوبتى نامشروع است، زيرا او مىتوانست بجاى ريختن اموالش در دريا، كه مصداق گناه
بزرگ اسراف است، آن را در راه خدا به فقرا و نيازمندان صدقه دهد، تا هم گشايشى در
كار آنها ايجاد شود، و هم عقوبتى براى خودش محسوب شود.
در داستان
ديگرى مىخوانيم: «شخصى در روستايى معروف به زهد و تقدّس و عبادت و ايمان شده بود،
اين شهرت را مانع تهذيب نفس خويش ديد، لذا در فكر فرو رفت كه به گونهاى از آن
رهايى يافته، و مردم را به خويش بدبين سازد، بدين منظور روزى به حمّام عمومى رفت،
و به هنگام بيرون آمدن از حمّام، ابتدا لباسهاى شخص ديگرى را بر تن كرد، سپس
لباسهاى خود را بر روى آن لباسها پوشيد. قسمتى از لباسهاى سرقتى را نيز از زير
لباسها بيرون گذاشت تا مردم متوجّه سرقت او گردند.
حمّامى
متوجّه سرقت او شد و با ايجاد سر و صدا ديگران را هم از اين سرقت آگاه كرد، و از
آن پس آن شخص به «لصّ الحمّام؛ دزد حمّام» مشهور شد. پس از اين ماجرا خوشحال بود
كه ديگر در بين مردم اشتهار به نيكى ندارد، و آن اشتهار مانع سير و سلوك وى
نمىگردد!». [1]
در حالى كه
اين روش مخالف معارف دينى است. اسلام ما را از قرارگرفتن در مواضع و مكانها و
شرايطى كه باعث ايجاد سوء ظن مردم مىشود، بر حذر مىدارد،
[2] تا چه رسد به اينكه خودمان دست به كارى بزنيم كه مردم به ما بدبين
شوند. بدون شك اين نوع مجازاتها ريشه شرعى ندارد، و صحيح نمىباشد.
ما بايد
معاقبه و مجازات صحيح و مشروع را از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بياموزيم. آن
حضرت در خطبه پرمحتوا و با ارزش همّام [3]،
كه به توصيف يكصد و ده