نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 170
وَانَّما حُكِّمَ الْحَكَمانِ لِيُحْيِيا ما احْيَا الْقُرْآنُ وَيُمِيتا ما
اماتَ الْقُرْآنُ، وَ احْياؤُهُ الْاجْتِماعُ عَلَيْهِ وَاماتَتُهُ الْافْتِراقُ
عَنْهُ» [1]
همواره همراه بزرگترين جمعيتها (اكثريتهاى طرفدار حق) باشيد كه دست خدا با
جمعيت است، و از پراكندگى بپرهيزيد كه «انسان تنها» بهره شيطان است چنانكه گوسفند
تك رو طعمه گرگ!... اگر به آن دو نفر حكميّت داده شد تنها به اين خاطر بود كه آنچه
را قرآن زنده دانسته زنده سازند و آنچه را محكوم به مرگ نموده نابود كنند، و احياى
قرآن اين است كه دست اتحاد به هم دهند و به آن عمل كنند، و ميراندن آن پراكندگى و
جدايى از آن است.
مطالعه در زندگى اقوام پيشين نيز نشان مىدهد كه جوامع كوچكتر هميشه از نظر
فرهنگ و مظاهر تمدن انسانى عقبتر بودهاند و فرهنگها و تمدنهاى پيشرفته در
اجتماعات بزرگ و وسيع ظاهر شده است.
لذا در جملههاى بالا نخست دعوت به ملازمت اجتماعات بزرگ شده، سپس اشاره
مىفرمايد كه دست خداوند بر سر چنين اجتماعاتى است، و بعكس افراد تكرو طعمه
شيطانند و از تحت حمايت الهى بيرونند، و در تشبيهى كه در جمله بعد فرموده، نشان
مىدهد كه پيروزى بر مشكلات اجتماعى و نجات از چنگال گرگها، تنها در دل اجتماع ممكن
است، و به همين دليل هر اجتماعى فشردهتر و متراكمتر باشد در برابر حوادث
نيرومندتر و پيروز خواهد بود.