خيار تخلّف شرط: حق فسخ معامله‌اى است كه به واسطه عمل نكردن به شرطِ ضمن عقد، براى مشروطه له ايجاد مى‌شود.

خيار شركت يا خيار تبعّض صفقه: اگر معلوم شود مقدارى از جنسى كه فروخته‌اند، مال ديگرى است و صاحب آن جنس راضى به معامله نشود، خريدار مى‌تواند معامله را به هم بزند، يا معامله را در مقدارى كه مال فروشنده است قبول كند و پول بقيّه را پس بگيرد.

خيار حيوان: اختيار فسخ معامله براى خريدار حيوان به مدت سه روز.

خيار رؤيت: حق فسخ معامله‌اى كه در آن كالاى غايب معينى با اوصاف معامله شود، ولى هنگام تحويل، آن اوصاف را نداشته باشد.

خيار شرط: نوعى اختيار فسخ است كه در ضمن عقد، شرط شده باشد.

خيار عيب: اختيار فسخ معامله به واسطه عيب موجود در مال معامله شده.

خيار غبن: خيارى است كه به‌واسطه گران خريدن جنسى يا ارزان فروختن آن، براى هر كدام از خريدار يا فروشنده به وجود مى‌آيد، به شرط آن‌كه عرفاً اختلاف قيمت زياد بوده و جاهل به قيمت باشند.

خيار مجلس: اختيار فسخ معامله در همان مجلس معامله كه مختص به خريدار و فروشنده است.

«د»

دائمه (زوجه دائمه): زنى كه طى عقد دائم به همسرى مردى در آمده باشد.

دفاع: دفع دشمن، مقاومت در برابر دشمن.

درهم شرعى: سكه نقره به وزن تقريبى 2 گرم.

دست‌گردان: گرفتن خمس و بخشيدن يا قرض دادن آن توسط متولى خمس يا مرجع تقليد به كسى كه خمس بر گردن اوست و توانايى پرداخت آن را ندارد.