افطار: باز كردن روزه.
اماله: داخل كردن داروى مايع به بدن، از طريق مخرج غائط، با ابزار مخصوص.
امام: رهبر و پيشواى معصوم.
امام جماعت: كسى كه در نماز به او اقتدا مىكنند.
امرار معاش: گذراندن زندگى.
امر به معروف: واداشتن افراد به انجام احكام و سنتى كه از نظر شارع پسنديده است.
امساك: امتناع كردن، خود را از انجام كارى باز داشتن خوددارى كردن از جمله از آنچه به روزه ضرر مىرساند.
انتقال: جابهجايى، جا به جا شدن چيز نجس به نحوى كه ديگر همان شىء اوّل محسوب نشود، مانند انتقال خون انسان به پشه.
انزال: بيرون ريختن منى.
اولى: سزاوارتر- بهتر.
اهل كتاب: غير مسلمانى كه خود را پيرو يكى از پيامبران صاحب كتاب مىداند، مانند يهودى و مسيحى.
«ب»
باكره: دخترى كه قبلًا شوهر نكرده است، خواه عضو بكارت موجود باشد، يا نه.
بالغ: فردى كه به سن بلوغ رسيده باشد.
باير: زمينهايى كه بهرهبردارى نشدهاند و يا قبلًا مورد بهرهبردارى بوده است و مدتى است رها شده است.
بدل از وضو: به جاى وضو. در جايى كه آب نباشد وظيفه مكلّف تيمّم است و اين تيمّم جايگزين غسل يا وضو خواهد شد.
برائت ذمه: در موارد شك، مكلّف بايستى عمل را بهگونهاى انجام دهد كه يقين پيدا كند تكليف خود را انجام داده است.