responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 367

2. شهادت او در محكمه پذيرفته نمى‌شود.

3. انسان قاذف فاسق است.

در صدر آيه دوم يك استثنا زده و فرموده است:

«إِلَّا الَّذِينَ تابُوا»؛ مگر كسانى كه توبه كنند.

در اين آيه يك سؤال وجود دارد كه آيا مرجع اين استثنا همين كيفر سوم است كه مفاد استثنا آن باشد كه تهمت‌زننده پس از توبه فاسق نيست، امّا عدم پذيرش شهادتش و تازيانه حتّى پس از توبه به قوّت و اعتبار خود باقى است يا آنكه مرجع استثنا هر سه مورد باشد يعنى اگر قاذف توبه كند، هر سه كيفر از او برداشته مى‌شود؟

قدر مسلم بين مذاهب‌ [1] آن است كه استثنا، شامل كيفر اوّل نمى‌شود؛ يعنى توبه او مانع از اجراى حدّ نيست. اما در مورد كيفر دوم اختلاف است.

عدّه‌اى مى‌گويند استثنا فقط به جمله اخير بر مى‌گردد و عدّه‌اى مى‌گويند شامل جمله دوم و سوم است.

حنفى‌ها، حسن بصرى، نخعى و سعيد بن جبير و ساير فقهاى تابعى بر آنند كه استثنا مختص جمله اخير است؛ بنابراين شهادت تهمت‌زننده حتّى پس از توبه در محكمه پذيرفته نيست. اماميّه‌ [2] و جمعى از اهل سنّت، (مالك، احمد و شافعى) قائل‌اند كه اين استثنا مشتمل بر هر دو جمله است. بنابراين شهادت قاذف پس از توبه قابل قبول است.

بازگشت اين اختلاف به يك قاعده اصولى است و آن اينكه: آيا استثنا وارد بر جملات متعدّده به همه جمله‌ها بر مى‌گردد، يا به جمله آخر بازگشت مى‌كند؟

شافعى و مالك مى‌گويند: به همه بر مى‌گردد و غالب اماميّه و حنفى‌ها قائلند كه به همان جمله اخير بازگشت مى‌كند. [3]

2. اختلاف در تقييد دو موصوف توسّط يك صفت‌

اگر يك صفت پس از دو اسمى قرار گيرد كه هر دو قابليت براى توصيف به اين صفت و تقييد به اين قيد داشته باشند، آيا بايد هر دو اسم را مقيّد به اين صفت نماييم يا قدر متيقن را همان اسم آخر دانسته و فقط همان را مقيد كرده و اسم اوّل را به اطلاق خويش باقى گذاريم؟

اختلاف در اين مسأله ادبى منشأ اختلاف فتواى برخى فقيهان در برخى مسائل فقهى گشته است.

مانند: «حكم ازدواج با مادر زن پس از طلاق همسرى كه با وى همبستر نشده است».

اصل حكم حرمت ازدواج با مادر زن در آيه شريفه 22 سوره نساء چنين آمده است: « «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَ‌ ...»؛ حرام شد بر شما مادران و دخترانتان و ... مادران زنان‌تان و دختران زنانتان كه در دامن شما پرورش مى‌يابند، از


[1]. جواهر الكلام‌، ج 41، ص 428.

[2]. همان مدرك، ص 37؛ تفسير نمونه‌، ج 14، ص 371.

[3]. تفسير آيات الاحكام من القرآن‌، ج 2، ص 70.

نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست