نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 162
مسائلى كه پيوسته آن و امثال آن را مطرح مىكنند، اتهام اعتقاد به تحريف قرآن
به برخى از مذاهب اسلامى است غافل از آن كه با اين كار خودشان تقويت نمىشوند،
بلكه ناخودآگاه قرآن تضعيف مىگردد و شبهه تحريف در اذهان زنده مىشود.
آنچه مسلّم است، اين كه اكثريت قريب به اتّفاق علماى فريقين تحريف را ردّ
كردهاند و لذا به هيچ مذهبى نمىتوان نسبت قول به تحريف داد و معتقدان به تحريف
قرآن، جماعت قليلى هستند كه با توجّه به ادلّه متقن كه اجمالًا به آن اشاره شد،
عقيده آنان باطل و قول آنان بىاساس است.
اساساً چگونه دست تحريف گران به سوى كتابى باز مىشود كه از آغاز نزول آن،
پيوسته در همه محافل در نماز و غير نماز قرائت مىشده و در هر عصر و زمان حافظان
فراوانى داشته و حتّى كاتبان وحى را به هنگام نزول تا چهل نفر نوشتهاند و تمام
تعليمات مورد نياز مسلمانان در آن بوده و هست و به يقين احتمال تحريف در چنين
كتابى غير عاقلانه است.
حجيّت نصوص و ظواهر قرآن:
با توجّه به اين كه در بحث گذشته روشن شد كه قرآن از جهت صدور قطعى است، اينك
بحث درباره دلالت قرآن است. شكى نيست كه آيات قرآن نامفهوم نمىباشد؛ ولى اينگونه
نيست كه همه قرآن از جهت دلالت و افاده معنا، قطعى و يقينى باشد چرا كه خود قرآن
آياتش را به محكمات و متشابهات تقسيم كرده است: «مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ
مُتَشابِهاتٌ».[1] اما
آيات متشابه را مىتوان در پرتو محكمات تفسير و تبيين كرد.
مطلب ديگر اينكه محكمات به دو بخش تقسيم مىشوند: نصوص كه در افاده معنا به
حدّى روشن هستند كه احتمال خلاف در آن راه ندارد و ظواهر كه ظنى الدلالة هستند. [2]
بحث مهم، حجيّت اين ظواهر است، همه علماى اسلام ظواهر را فى الجمله حجّت
مىدانند. گرچه حجيّت خصوص ظواهر قرآن به دليل ويژگىهاى خاص آن از سوى اخبارىها
(گروهى از محدّثان اماميّه) مورد ترديد قرار گرفته است. [3] از سخن برخى از آنها استفاده مىشود كه ظهور
مطلقا (چه در قرآن و چه در غير قرآن) حجّت است، ولى خصوصيّت قرآن اين است كه،
ظهورى در آن انعقاد نيافته است و آن چه ظواهر قرآن به حساب مىآيد، در حقيقت
متشابهاتى هستند كه ما گمان مىكنيم ظواهرند!
ادلّه حجيّت ظواهر:
حجيّت ظواهر الفاظ به طور كلى از مسلّمات است و نياز به دليل ندارد، ولى در
عين حال دو دليل مىتوان بر آن اقامه كرد: