با توجّه به
اين كه رضاى به قضا در اين حديث، نتيجه علم و معرفت به خداوند شمرده شده، روشن
مىشود كه منظور تسليم در برابر فرمانهاى الهى (قضاى
تشريعى) و يا نظام استوار علّت و معلول (قضاى
تكوينى) است.
تعبير به
بزرگداشت «اجر» در برابر مصائبى است كه در زندگى
دنيا خواه ناخواه پيش مىآيد، مانند از دست دادن عزيزان و دوستان و حوادث پيشبينى
نشده طبيعى و مانند آن كه گاهى بىتابى در مقابل آنها انسان را به كلّى مأيوس و از
زندگى ساقط مىكند، ولى روح تسليم و رضا به او قوّت مىبخشد كه همچنان آرامش خويش
را حفظ كرده و به پايدارى ادامه دهد.
فلسفه رضا
و تسليم:
از بررسى
نمونههايى كه از آيات و روايات اسلامى در مورد اين دستور در بالا آورديم، اين
واقعيّت به ثبوت مىرسد كه هيچ گاه مفهوم آن، تسليم در برابر استعمار و استثمار و
يا تن دادن به ذلّت و خوارى، و رضا دادن به وضع نامطلوب- آن چنان كه افراد بىخبر
فكر مىكنند- نيست بلكه رضا و تسليم در حقيقت به يكى از چند مطلب ذيل دعوت مىكند: