نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 399
ذات پاك خدا مىكند و مىگويد: «فالِقُ
الْحَبِّ وَ النَّوى»، خداوند، شكافنده دانه و
هسته است» [1] و اين
در واقع اشاره به مهمترين آفرينش پروردگار يعنى آفرينش حيات و زندگى است و جمله
«برء النّسمة» اشاره به آفرينش انسان و روح و جان اوست، همان آفرينش عظيم و بسيار
مهمّى كه قرآن مجيد بعد از ذكر آن
«فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ»[2] مىگويد و اين در واقع سوگند به مهمترين كار
خالق در جهان هستى است و دليل بر اهميّت مطلبى است كه سوگند براى آن ياد شده است.
جمله «لو لا حضور الحاضر» در ظاهر اشاره به «حضور حاضران براى بيعت» با اوست،
هر چند بعضى حاضر را اشاره به خود «بيعت» دانستهاند كه در معنى تفاوت چندانى
نمىكند.
امّا اين كه منظور «حضور خداوند» يا «حضور زمانى كه پيامبر (ص) آن را براى على
(ع) پيشبينى كرده بود» باشد بسيار بعيد به نظر مىرسد، هر چند بعضى از بزرگان آن
را به عنوان احتمال ذكر كردهاند.
به هر حال اين جمله از نظر معنى با جمله «و قيام الحجّة بوجود النّاصر» تقريبا يكى است
و هر دو اشاره به اتمام حجّت بر آن حضرت است كه با وجود آن همه ياوران و بيعت
كنندگان، براى اقامه عدل بپاخيزد.
جمله «لالقيت حبلها على غاربها» كنايه از صرف نظر كردن از چيزى است، زيرا هنگامى كه كارى
با شتر نداشته باشند مهارش را بر پشتش مىافكنند و آن را به حال رها مىكنند.
جمله «لسقيت آخرها بكاس اوّلها، آخرينش را با جام اوّلينش سيراب مىكردم» كنايه از اين
است: همان گونه كه در برابر خلفاى سه گانه گذشته صبر و شكيبايى