و نيز
مىفرمايد: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْاولَى فَلَوْلَا
تَذَكَّرُونَ؛ شما زندگى اين جهان را ديديد و شناختيد، چگونه از آن پى به وجود
جهان ديگر نمىبريد؟» [2]، يعنى مطالعه اين جهان و
قوانين مربوط به تكامل انسان، نشانه اين است كه جهانى ديگر در پيش رو داريم كه اين
رشته تكامل در آن همچنان ادامه يافته و قطع نمىگردد.
قوانين
علمى و رستاخيز
امروزه علوم
با اكتشافات خود، گامهاى تازه و بلندى به سوى معاد و رستاخيز برداشته است و با
بيان اصل «بقاى مادّه و انرژى» رستاخيز و بازگشت به زندگى
جديد را كه در گذشته از نظر ظاهربينان محال و غير ممكن جلوه مىكرد، ممكن و منطقى
نشان مىدهد.
اصل بقاى مادّه
كه نخستين بار توسّط «لاوازيه» كشف شد، مسأله فناى مطلق را از محيط علم بيرون
راند، و تصريح كرد كه ذرات وجود انسان، هر قدر متلاشى و پراكنده گردد باز هم در دل
اين جهان وجود دارد، و ممكن است روزى همه آنها جمعآورى گردد. اين نخستين گام به
سوى امكان تجديد حيات انسان و بازگشت او به زندگى است.
اين قانون كه
با كشف اجسام «راديو اكتيو» به وسيله «مادام كورى» تكميل شد و به
صورت قانون بقاى «ماده- انرژى» در آمد، نشان مىدهد كه نه تنها موادّ اين جهان
بلكه انرژىهاى آن هم باقى و ثابت