نام کتاب : اسلام در يك نگاه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 44
كسى كه به
هنگام بحث درباره ساختمان قلب مىگويد «طبيعت، براى اين منظور در ميان بطنها، و
دهليزهاى قلب، دريچهاى قرار داده تا خون از بطنها به دهليزها باز نگردد و جريان
آن به هم نخورد» و به اين ترتيب براى طبيعت «هدف،
قصد، برنامه و عقل» قائل مىشود، آيا مىتوان گفت منظورش از كلمه
«طبيعت» عوامل فاقد شعور و ارزش است؟! يا بايد گفت منظور او «خدا» است، اگر چه
كلمه طبيعت را به جاى آن به كار برده است.
نظير اين
تعبيرات را، كه همه گواه بر ايمان به وجود يك عقل كل است، در كلمات غالب دانشمندان
مادّى مىيابيم كه براى طبيعت، هدف، برنامه، اراده و قصد را قائل شدهاند، و اينها
همه گواه بر اين است كه منظورشان از كلمه «طبيعت»، عوامل فاقد شعور و قصد نيست،
بلكه آنها در واقع نام طبيعت را بر «خدا» نهادهاند.
صفات خدا
به همان
اندازه كه خداشناسى و اثبات وجود خدا، روشن و آسان است، پى بردن به صفات و كنه ذات
او مشكل و پيچيده است. زيرا قبل از هر چيز، بايد بدانيم كه او وجودى ازلى و ابدى
بوده و از نظر علم، قدرت، زمان و مكان بى نهايت است، در حالى كه هستى، قدرت و علم
ما، هر قدر زياد و وسيع هم باشد محدود و متناهى است. بنابراين وجود محدود و متناهى
چگونه مىتواند هستى «نامحدود و غير متناهى»
را بطور كامل درك كرده و به كنه ذات او پى برد؟!
به عنوان
مثال جوجهاى كه در درون پوسته محدود تخم پرورش
نام کتاب : اسلام در يك نگاه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 44