خون حمل
مىگردد تغذيه مىكند و رشد مىنمايد؛ در واقع جنين از خود خون به عنوان غذا تغذيه
نمىنمايد؛ بلكه از اكسيژن و موادّ غذايى كه به وسيله خون حمل مىشود استفاده
مىكند.
3- تقريباً
سه هفته پس از لانهگزينى، جفت تشكيل مىشود، در اينجا وظيفه جفت، گرفتن موادّ
غذايى و اكسيژن از بافت ضخيم شده رحم، و انتقال آن به جنين از طريق بند ناف مىباشد،
همين طور گاز كربنيك حاصل از فعّاليّتهاى حياتى، جنين را به خون مادر انتقال
مىدهد و ... وظيفه ديگر جفت، ترشّح هورمون مادرى يا پرژسترون مىباشد، كه از عادت
ماهيانه جلوگيرى مىكند.
4- در صورتى
كه آبستنى اتّفاق نيفتد ديواره ضخيم و پرخون شده رحم تخريب و شروع به ريزش
مىنمايد، كه به نام عادت ماهيانه معروف مىباشد. پس از پايان خونريزى، ديواره رحم
مجدّداً خود را براى پذيرش جنين بعدى آماده مىكند؛ يعنى شروع به ضخيم شدن و پرخون
شدن مىنمايد. و لذا وقتى يك زن آبستن مىشود معمولا به دليل ترشّح هورمونهاى
مخصوص، كه شرح آن گذشت، اصولا قاعدگى اتّفاق نمىافتد (نه اينكه جنين آن خون را
مىخورد) يعنى اصولا خونريزى وجود ندارد، كه جنين آن را بخورد.
5- كلّيه
مراحل فوق به وسيله ترشّح هورمونهاى مختلف كنترل مىشود، و اگر اين هورمونها را
توسّط تزريق يا خوراكى به يك زن بدهند قاعده نمىشود؛ با توجّه به مطالب فوق چگونه
مىتوان خوردن خون را به عنوان غذاى بچّه محسوب داشت؟
جواب:
منظور اين نيست كه ديواره رحم خونريزى مىكند و جنين آن را مىبلعد، بلكه منظور
اين است كه در موقع باردارى خون در عروق مادر ذخيره مىشود و از طريق جفت يا غير
آن به جنين منتقل مىگردد و جنين موادّ غذايى و اكسيژن موجود را از همان خون مادر
مىگيرد، همان گونه كه در مدّت شيرخوارگى غالباً عادت ماهانه نيست، زيرا قسمتهايى
از خون تبديل به شير مىشود و غذاى نوزاد مىگردد؛ پس اگر بگوييم: «خون غذاى بچّه
است» منظور اين معنى است، نه آنچه نوشتهايد.