ولى در هر حال، همه آنها از خواص و آثار موجود زنده برخوردار بوده و داراى يك
سلسله فعّاليّتها، وسايل و دستگاههاى مختلف حياتى هستند كه وجود آنها در بقاى هر
جانورى ضرورى است. [1]
مهمترين قسمتهاى مزبور عبارتند از:
الف) وسيله جنبش و حركت
حركت در حيوانات نيازمند به وسايلى است كه به دليل اختلاف در كمّ و كيف حركت،
دستگاه سلسله اعصاب و اعضاى مخصوص ديگر كه عوامل و وسايل جنبش مىباشند در همه
آنها يكسان نيست؛ با اين حال، تقريباً همه حيوانات، اين وسايل را دارند. (سلسله
اعصاب كه به منزله خطوط مخابراتى مىباشند از مركز مخصوص خود، دستورات لازم را به
اعضاى مختلف داده و حركت و جنبش حيوان را كنترل مىنمايند.)
ب) وسيله تبادل مادّه و انرژى
هر جاندارى براى جنبش و حركت به نيرو و انرژى نيازمند است كه در اثر
فعّاليّتهاى حياتى، قسمتى از انرژى خود را صرف مىكند، امّا دوباره انرژى مصرف
شده را از همين راه تأمين مىنمايد. همچنين قسمتهاى از دست رفته و
[1]. معناى حيات و حقيقت زندگى از
جمله معمّاهايى است كه هنوز علم و دانش بشرى به كشف اسرار آن نايل نگشته است.
«كلود برنارد»- دانشمند فيزيولژيست فرانسوى- مىگويد: «زندگى قابل تعريف نيست،
بلكه آن را از علايم و آثار مىتوانيم بشناسيم، يعنى موجود زنده را از موجود غير
زنده تميز بدهيم».
از جمله آثار و مشخّصات موجود زنده، مىتوان از حركت، تنفّس، تبادل مادّه و
انرژى، توليد مثل، عمل و عكس العمل در مقابل عوامل خارجى، مادّه سازى، نموّ و
تكامل، پيچيدگى ساختمان، افسردگى، پيرى و ... را نام برد.