نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 253
ديگرى كار بيهودهاى بود و درست مثل اين بود كه كسى موى سر ديگرى را گاز
بگيرد. اين همه داد و بيداد بيماران را نمىشنيديم، به راحتى مىتوانستيم شكم
بيماران محتاج به عمل را در جلوى چشم خودشان بشكافيم و جرّاحى كنيم و نيازى به
دردسر بيهوشى نداشتيم و ...
وقتى چنين فكر مىكنيم از اين نكته اساسى غافليم كه همين اعصاب زود رنج هستند
كه بدن ما را در مقابل انواع خطرات بيمه مىكنند و باعث مىشوند كه بدن ما كه از
يك مشت گوشت واستخوان كم دوام ساخته شده، بيش از آهن و فولاد دوام كند و عليرغم آن
همه خطراتى كه در اطراف اوست، 80 الى 100 سال عمر كند.
اگر اعصاب نبود، در مدّت كوتاهى، بيشتر اعضاى بدن خود را بر اثر بى مبالاتى
ناقص كرده و يا به كلّى از دست مىداديم. كافى بود چند مرتبه آتش را با دستمان
بگيريم تا قسمتى از انگشتان ما را بسوزاند و خاكستر آن را روى زمين بريزد يا
گوشتهاى بدن ما به وسيله در، ديوار، ميخ و ... جدا مىشد و ما نمىفهميديم.
چه بسا بر اثر عدم احساس درد، استخوانهاى ما مىشكست و به صورت كج و معوجى
جوش مىخورد و تناسب اندام ما به كلّى از بين مىرفت. اعضاى داخلى بدن ما بر اثر
پيش آمدهايى فاسد شده و از كار مىافتادند و ما را به مرگ مىكشاندند، بدون اينكه
احساس درد و ناراحتى كنيم و به فكر چاره بيفتيم.
در حقيقت سلسله اعصاب، يك شبكه فوق العاده دقيق مخابراتى است كه در بيشتر نقاط
بدن گسترده شده و با كمترين احساس درد و رنجى، زنگهاى خطر را به صدا در مىآورد و
انسان را به دنبال چاره جويى و مبارزه با خطر مىفرستد. از بعضى افراد نقل مىكنند
كه بر اثر از دست دادن احساس درد هنگامى كه دستشان با آتش مىسوخته، فقط از بوى
گوشت بريان شده آن خبردار مىشدند! راستى اگر همه ما چنين بوديم چه مىشد؟
نتيجه اينكه اثرپذيرى اعصاب در برابر عوامل مختلف مانند احساس درد و تألّم
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 253