نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 232
بيكرانى كه جولانگاه كواكب بيشمارى است، و اطّلاعات ما درباره آنها فوق العاده
سطحى است و يا فلان سيّاره منظومه شمسى كه اطّلاعات بيشترى از آن داريم، يا وجود
چشمهاى نابينا در حيوانات غار نشين، بى فايده يابا فايده است؟
به طور حتم مىگويند: تا جايى كه مىدانيم و عقل ما قد مىدهد و تا آنجايى كه
با مركب تند رُوى دانستنىهاى بشرى پيش رفتهايم، هنوز نتوانستهايم فايدهاى براى
اين موضوعات پيدا كنيم! بنابراين يافتن يا نيافتن خود را دليل بر بودن يا نبودن
مىدانيم، و به عبارت ديگر، فهم ما مقياس تشخيص فايده چيزى است.
بسيار خوب، ما هم در حال حاضر بدون اينكه در مورد ارزش اين مقياس صحبت كنيم،
فقط از آقايان تقاضا مىكنيم كه بعد از اين به جاى جمله فايده ندارد، بگويند
فايدهاى در آن نديدهايم! كه هم صحيحتر و هم احتياطآميزتر است. بديهى است كه
ميان اين دو جمله فرق زيادى است.
در هر صورت با تغيير اين جمله، به طور مسلّم صورت اشكال آقايان از نفى مطلق به
ندانستن تغيير مىكند؛ يعنى هر جا كه مىگويند فايده ندارد. منظورشان اين است كه
فايدهاى براى آن پيدا نكردهاند.
اكنون نوبت اين سؤال است كه آيا نيافتن و عدم اطّلاع ما از قواعد چيزى، دليل
بر بى فايده بودن آن مىشود؟ براى رسيدن به پاسخ صحيح اين سؤال، پرسش نامه زير را
جواب دهيد:
الف) آيا معلومات انسان نامحدود است؟
به طور حتم بايد در مقابل اين سؤال بنويسيم: محدود است، زيرا معلومات فعلى
انسان نسبت به مجهولات او بسيار كم و بى ارزش است و در پيرامون هر مسأله حل شده علمى،
هزاران مسأله مجهول وجود دارد كه به تدريج با مجاهدات فراوان دانشمندان پرده از
روى آنها برداشته مىشود. به راستى اگر بخواهيم نسبت
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 232