نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 181
ايراد اوّل: چرا گروهى از علماى طبيعى به خدا ايمان ندارند؟
نخستين اشكالى كه پس از مطالعه استدلالهاى گذشته پيش مىآيد و ممكن است، خاطر
بعضى را ناراحت سازد- چنان كه ناراحت ساخته است- اين است كه به راستى اگر سراسر
جهان هستى را نظم و دقّت فرا گرفته و اين همه موجود- از بى نهايت كوچك تا بى نهايت
بزرگ- تحت يك برنامه و نظم اساسى قرار دارد و همه جاى آن سرشار از اسرار و
نمونههاى آشكار علم و قدرتى مىباشد كه به طور روشن از يك منبع و يك وجود بى
نهايت حكايت مىكند، پس چرا دانشمندان علوم طبيعى- كه خود كاشف اين همه اسرار
بودهاند و بايد قبل از هر كس به نتيجه آن معتقد شوند- به آن مبدأ قدرت، ايمان
نياوردهاند؟!
شما مىگوييد كه هر چه قدر علم پيشروى كند و پرده از روى مجهولات كنار بزند،
راه خداشناسى براى ما هموارتر گشته و ما را به هزاران دليل خداشناسى آشنا مىسازد،
آيا نبايد آنان كه خود از مطالعه كنندگان و حلكنندگان مجهولات جهان هستى هستند،
زودتر از هر كس به خدا و مبدأ بزرگ هستى متوجّه شده و قدم اوّل را به طرف خداشناسى
بر دارند؟
چگونه مىشود كه ما از نتايج زحمات و مطالعات آنها خدا را بشناسيم، ولى خود
آنها خدا را نشناسند؟!
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 181