نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 165
استدلالهاى ديگر:
در گفتههاى فلاسفه، اعمّ از فلاسفه اسلام و غير آنها و همچنين در كلمات
متكلّمين (دانشمندان عقايد و مذاهب) استدلالهاى فراوانى براى شناسايى مبدأ جهان
هستى و پى بردن به وجود خداوند، ديده مىشود كه پس از دقّت و بررسى، روشن مىشود
كه اكثر آنها استدلالهاى تازهاى نيست و در واقع صورتهاى ديگرى از همين استدلال
اخير (استدلال وجوب و امكان) مىباشد كه به اشكال و عبارات گوناگون آن را بيان
كردهاند. از جمله مىتوان استدلال حدوث و قدم و استدلال حركت و محرّك را نام برد.
به همين دليل از توضيح و شرح بيشتر درباره آنها صرف نظر كرده و علاقمندان را به
كتابهاى بسيارى كه در اين زمينهها بحث مىنمايد، ارجاع مىدهيم.
در اينجا به عنوان نمونه يكى از استدلالهاى دكارت، فيلسوف و دانشمند مشهور
فرانسوى، را نقل كرده و چگونگى بازگشت آن را به استدلالهاى گذشته روشن مىسازيم.
استدلال دكارت:
دكارت (1596- 1650) در يكى از استدلالهاى خود [1] درباره توحيد چنين مىگويد:
«فكر مىكنم كه آيا هستى من مستقل است يا طفيلى (سربار) هستى ديگرى است؟
ولى مىبينم كه اگر هستى من مستقل بود، يعنى خود باعث وجود خويش مىبودم، همه
كمالات را به خود مىدادم و شك و خواهش در من نمىبود و خدا مىبودم، امّا من كه
نمىتوانم عوارض را به خود بدهم، پس چگونه به خود هستى بخشيدهام؟! به
[1]. دكارت كه در فلسفه روش خاصّى
دارد، سه دليل براى مسأله توحيد مطرح كرده كه دليل فوق، دوميندليل اوست و ما به
جهت مراعات حجم كتاب از نقل دو دليل ديگر خوددارى مىكنيم.
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 165