نام کتاب : خرد گرايى در قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 345
نادانىِ انسانى پايينتر از خود، گرفتار گردم، مانع از آن مىشوم كه نفسم با نادانى پاسخ دهد؛ و اگر با همتاى خود در خردمندى من برخورد كنم، بردبارى پيشه سازم، تا از همانندم برتر باشم؛ واگر با بالاتر از خويش، در دانش و خرد، مواجه گردم، براى او حقّ پيشتازى و فضيلت قائلام».
مأمون گفت: «چه زيباست اين شعر؛ چه كسى آن را سروده است؟». امام عليه السلام فرمود: «برخى جوانان ما».
د: تعليم
1111. امام كاظم عليه السلام- به هشام بن حكم فرمود-: اى هشام! آنچه را نمىدانى، بياموز؛ از آنچه آموختى، به نادان بياموز؛ عالم را براى علمش بزرگْ شمار و با او درگير مشو، و نادان را براى نادانىاش كوچك شمار و او را طرد مكن، بلكه به خود، نزديك ساز و تعليم ده.
1112. امام صادق عليه السلام: در كتاب على عليه السلام خواندم كه خداوند، بر نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به نادانان بياموزند؛ زيرا دانش، پيش از نادانى بود.
ه: عدم اطمينان
1113. امام على عليه السلام: به دشمنِ خردمند، بيش از دوست نادان اعتماد كن.
1114. امام على عليه السلام: به پيمان كسى كه خردمند نباشد، اعتماد نشود.
و: نافرمانى
1115. امام على عليه السلام: نافرمانىِ نادان كن، تا سالم بمانى.
نام کتاب : خرد گرايى در قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 345