responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت نامه اميرالمؤمنين (ع) نویسنده : علي خان خاكي    جلد : 1  صفحه : 276

داستانى كه در پيش رو داريد ، به اعتراف نگارنده آن ، يكى از آن داستان هاست كه از درويشى شنيده شده و با پيرايه هايى در قالب «ولايت نامه» تحرير شده است . «رعد ، عمويى داشت فرمانرواى «شارقيه» به نام «خسرو» . رعد با ملاقاتى تصادفى دختر عمويش را مى بيند و سخت به عشقش دل مى بازد . چون به خواستگارى مى رود ، كابين همسرىِ دختر عمو ، سرِ امير مؤمنان ، كه به شجاعت در جهان نامبردار بود ، درخواست مى شود . رعد كه در شجاعت و دلاورى يكتاى جوانان كشور خود بود ، با هزار سوار جنگاور ، برابرى مى كرد . شايد غرور جوانى يا عشق به دختر عمو ، او را به مدينه كشاند و پس از شش ماه تحمّل رنج سفر ، با حضرت امير به مصاف برخاست و طبعا در برابر آن حضرت نتوانست مقاومت كند و كارش به شكست انجاميد . پس از شكست و اختيار دين مقدّس اسلام ، حضرت او را نواخت و به طرفة العينى با وى به شارقيه رفت . در شارقيه ، حضرت با لشكر خسرو درگير شد و يكنفره ، لشكريان را از پاى درآورد . ناگزير ، خسرو و لشكريانش تسليم شدند و اسلام اختيار كردند . اين وسيله اى بود براى تحقّق آرزوى رعد و ازدواج وى با دختر عمويش . اين داستان ، صد در صد خيالى و ساخته و پرداخته درويشان دوره گرد است ؛ ولى برخاسته از عقيده به ساحت مقدّس مولى الموالى على بن ابى طالب عليه السلام است . همين عقيده و علاقه مذهبى ، نگارنده آن را برانگيخته تا به عبارت پردازى هاى ادبى به نثر و شعر ، آن را به نگارش درآورد و در قالب يك اثر تاريخى درآورد . با نقل اين داستان ،

نام کتاب : ولايت نامه اميرالمؤمنين (ع) نویسنده : علي خان خاكي    جلد : 1  صفحه : 276
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست