احياناً اسم جدّ آنان است؛ زيرا در نزد اعراب، چنين تركيبى، مشخّصه شناسايى افراد است.
همچنين نجاشى رحمه الله بابى مستقل را به «مشهوران به كنيه» اختصاص داده و در آن، نام آنان و اختلاف در كنيهها را بيان نموده است. او در برخى موارد، به اطّلاع نداشتن از نام افراد، تصريح كرده است.[1]
دو. لقب
مشخّصه برخى از افراد، لقبى است كه به آن معروف شدهاند و مراد از لقب، نامى است كه به نام اصلى شخص اضافه مىگردد و گاه نوعى مدح و يا ذم را در بر دارد.
القاب، گاه از شغل افراد (همچون: دهقان، بيّاع سابرى، حنّاط، صيرفى و بزّاز) و گاه از اوصاف ظاهرى آنان (همچون: مكفوف، اعرج، احول، اعور و اعمى) گرفته مىشوند.
نجاشى رحمه الله در بيشتر شرح حالها، القاب را به نام افراد، اضافه كرده است و كمتر ديده مىشود كه وى لقب فردى را ذكر نكرده باشد، كه در آن موارد نيز از عدم ذكر لقب، عذرخواهى نموده است.
سه. كنيه
از ديگر مشخّصههاى افراد در نزد اعراب، كنيه آنان است. مراد از كنيه، نامى است كه در اوّل آن، «أب»، «ابن»، «أُمّ» و يا «بنت» قرار دارد.
كنيه، كاربردهاى متفاوتى دارد؛ گاه، كنايه از امرى قبيح است، گاه به جهت بزرگداشت و احترام به كار مىرود و گاه، جانشين اسم مىگردد.
نجاشى رحمه الله، «بيان كنيه مصنّفان (ذكر طرفٍ من كُناهم)» را از وظايف خويش در «ترجمه (شرححالنگارى)» شمرده و خود تقريباً كنيه تمام افراد را آورده است. او در