عيّاشى بوده و براى وى كتاب معرفة الناقلين عن الأئمّة الصادقين عليهم السلام است.[1] در كتابهاى رجالىِ متأخّر نيز عبارات شيخ و نجاشى، تلقّى به قبول شدهاند.[2]
روايت كشّى از افراد ضعيف
چنان كه گذشت، نجاشى در شرح حال كشّى بيان داشته كه او از افراد ضعيف، بسيار روايت نموده است. مسلّماً مراد وى، روايات مستقيم (بىواسطه) او از افراد ضعيف بوده است و نه رواياتى كه در اسناد آنها (ولو در انتهاى سند) افراد ضعيف قرار دارند.
بر اين اساس، بررسى اين گفته، متوقّف بر «تعيين مقدار روايات كشّى رحمه الله از مشايخ ضعيف» و نيز «جرح دانستن اين كار براى كشّى» است.
الف. تعيين مقدار روايات كشّى رحمه الله از مشايخ ضعيف
از آن جا كه اصل رجال الكشّى در اختيار نيست و تنها، تلخيص آن در دسترس است، نمىتوان مقدار روايات كشّى رحمه الله از افراد ضعيف را به طور دقيق تعيين نمود، هرچند كه ملاحظه- رجال الكشّى موجود، تا حدودى ما را به مقصود نزديك مىكند.
همان طور كه در بحث مشايخ كشّى گذشت، وى از شش نفر، كه در اصول رجالى، به ضعف آنان تصريح شده، بىواسطه نقل كرده كه شمار روايتش از آنان، در مجموع، به هفتاد مىرسد.
همچنين او از 27 نفر، كه در منابع رجالى، يا نامشان نيامده و يا حالشان مجهول است، حديث نقل كرده است. مجموع اين روايات به دويست حديث مىرسد.