اصطخرى در المسالك و الممالك خويش، به هنگام ذكر ماوراءالنهر، صريحاً «كشّ» را يكى از شهرهاى آن جا نام برده و به تفصيل، ويژگىهاى آن (از جمله:
وسعت، آب و هوا، روستاها و رودهايش) را ذكر كرده است.[1] ابن حوقل نيز در كتاب صورة الأرض خود، همانند اصطخرى، «كشّ» را يكى از شهرهاى ماوراءالنهر ضبط كرده و ويژگىهايش را برشمرده است.[2] در كتابهاى تاريخى نيز اين شهر در زمره شهرهاى ماوراءالنهر نام برده شده[3] و در نقشههايى كه از قلمرو حكومت سامانيان در قرن سوم و چهارم هجرى تهيّه گرديده، نام آن در نزديكى سمرقند ديده مىشود.[4] با توجّه به اين دو دسته از اقوال و نيز دلايل و شواهد موجود، به نظر مىرسد كه «كشّ»، يكى از شهرهاى ماوراءالنهر بوده و ابو عمرو كشّى، به آن منسوب است؛ امّا اين كه نام اين شهر، در اصل «كَسّ» بوده و به اشتباه «كَشّ» گفته شده، نمىتواند مانع از اطلاق مزبور گردد.
به هر حال، نسبت، «كَشّى (با فتح كاف و تشديد شين)» است، هرچند به گفته مير داماد، برخى جاهلان، آن را «كُشّى (به ضمّ كاف)» قرائت كردهاند.[5] محدّث نورى نيز در خاتمة مستدرك الوسائل نقل كرده كه برخى معاصرينش آن را با ضمّ كاف، قرائت كرده و به نسخههاى منتقى الجمان (تأليف صاحب معالم) استناد نمودهاند. او سپس خود، اين قرائت را دور از صحّت دانسته است.[6] همچنين در سماء المقال نقل شده كه نجاشى، كاف «كشّى» را ضمّه داده است؛[7] امّا
[1]. المسالك و الممالك، ص 181 و 182؛[ و ترجمه فارسى آن:] مسالك و ممالك: ص 254 و 255