5. سال 460 ق.[1] بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، در شرح حال شيخ طوسى، رأى آخر را سال وفات وى ذكر كردهاند.
اساتيد شيخ طوسى
شيخ طوسى رحمه الله از اساتيد و بزرگان عصر خويش استفاده كرده است، كه نقلهاى مختلف در كتابهاى او از اين افراد شاهد بر اين مدّعاست. اين اساتيد، نقش مهمّى در رسيدن احاديث و اطّلاعات مربوط به محتواى كتابها به شيخ داشتهاند.
مىتوان اين اساتيد را در چهار گروه، دستهبندى كرد:
گروه اوّل. مشايخ اجازه، يعنى اساتيدى كه به شيخ طوسى اجازه دادهاند تا كتابهاى خودشان و يا كتابهاى ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند.
گروه دوم. مشايخ سماع، يعنى اساتيدى كه شيخ طوسى از آنها حديث شنيده است. شيخ طوسى، اين اساتيد را ديده، در درس آنان شركت كرده و از آنان حديث يا مطلبى را شنيده است.
گروه سوم. اساتيدى كه شيخ طوسى كتابهايى را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فرا گرفته (تحمّل كرده) است.
گروه چهارم. اساتيدى كه شيخ طوسى در اسناد كتب روايى يا در لابهلاى ساير تأليفاتش از آنان نامى نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حالهاى شيخ طوسى، اين اشخاص را به عنوان اساتيد وى نام بردهاند. اينان احتمالًا به استناد اطّلاعات كتب مفقودشده شيخ طوسى شناسايى شدهاند.
به هر حال، اشخاص زير به عنوان مشايخ شيخ طوسى، شناخته شدهاند:
1. احمد بن ابراهيم قزوينى
2. احمد بن عبد الواحد بن احمد بزّاز، معروف به ابن حاشر و ابن عبدون