موثّق و گاه (بنا بر اصطلاح متأخّران) بر امامىِ غير ممدوح و در مقابل حديث حسن، اطلاق مىشود.[1] از سوى ديگر، مير داماد خود اعتراف كرده است كه اين اصطلاح، بر حديث امامىمذهبِ غير ممدوح و غير مذموم نيز اطلاق مىشود،[2] در حالى كه اين معنا از اين اصطلاح، مشهور نيست و برخى اين گونه روايات[3] را ضعيف مىشمارند.
البتّه چنان كه پيشتر هم گفتيم، از موضوع و شيوه رجال النجاشى مىتوان استفاده كرد كه اصل اوّلى در مورد اشخاصى كه نامشان در آن كتاب آمده، امامىمذهب بودن است، مگر آن كه بر خلاف آن، تصريح شده باشد.
3. توثيق مشايخ و شاگردان جعفر بن بشير
محدّث نورى در خاتمه مستدرك الوسائل به استناد كلام نجاشى در شرح حال جعفر بن بشير، تمام كسانى را كه او از آنان حديث نقل كرده و نيز كسانى را كه از او حديث نقل كردهاند، ثقه شمرده است.[4] نجاشى رحمه الله در شرح حال جعفر بن بشير، چنين مىگويد:
او از زاهدان و عابدان و عاملان اصحاب است. او ثقه و معتمد است و در كوفه مسجدى براى اوست .... وى از ثقات، روايت كرده و ثقات نيز از وى روايت كردهاند.[5] ليكن بسيارى بر اين رأىاند كه از تعبير «روى عن الثقات و رووا عنه»، حصر استفاده نمىشود، به اين معنا كه اين عبارت، چنين دلالتى ندارد كه: تمام كسانى كه وى از آنان روايت كرده است و تمام كسانى كه از وى روايت كردهاند، ثقهاند.
اينان معتقدند كه حدّ اكثر دلالت عبارت، آن است كه جعفر بن بشير، از ثقات روايت كرده است، همچنان كه ثقات از او روايت كردهاند.
[1]. الرعاية فى علم الدراية، ص 84؛ مقباس الهداية، ج 1، ص 177