حال او،[1] و نيز فرمايش امام صادق عليه السلام به مسمع بن عبد الملك در شرح حال وى، بدين مضمون:
إنّى لأعدّك لأمر عظيم، يا أبا سيّار!؛
من تو را براى كار بزرگى آماده مىكنم، اى ابو سيّار![2]
گفتار دوم: اسناد نجاشى به تأليفات
در اين گفتار، به ادامه بحث «شيوهشناسى رجال النجاشى»، امّا از منظرى ديگر مىپردازيم.
نجاشى رحمه الله در كتابش در بيشتر موارد، سند خود را به كتاب يا روايات صاحب كتاب، آورده است. مراد از «سند»، واسطههايى هستند كه اتّصال بين «راوى» و فردِ «مروىٌّ عنه» را برقرار مىكنند و از آن به «طريق» نيز تعبير مىشود. در بحث ما، مراد از اسناد، طرق نجاشى به «صاحبان كتابها» هستند.
اسناد و طرق، براى: احاديث، كتابها و اصول به كار مىروند. از اين رو بنا به مورد، تعبيرهاى: «طريق حديث»، «طريق كتاب» و يا «طريق اصل»، استفاده مىشود.
اسناد و طرق، حدّ اعتبار حديث، كتاب و يا اصل را معيّن مىكنند.
بايد دانست كه تمام ويژگىها و حالات مختلف موجود در اسناد به روايات، در اسناد به كتابها نيز وجود دارد. نيز بايد دانست كه شيوههاى مختلف تحمّل و نقل حديث، دقيقاً در مورد كتابها نيز به كار گرفته شدهاند؛ زيرا اصحاب حديث، به خاطر حفظ كتابها از تحريف و تلف، محتواى آنها را به شيوههاى گوناگون و قابل اعتماد فرا مىگرفته و به ديگران انتقال مىدادهاند.
چنان كه در مباحث پيشين نيز گذشت، شمار اين كتابها در رجال النجاشى به چهار هزار عنوان مىرسد كه توجّه نجاشى رحمه الله به اسناد به اين كتابها، موجب شده تا