عامرى (از عامر ربيعه)، معرّفى كرده است.[1] نجاشى رحمه الله در بسيارى از موارد، اين گونه اختلافات را با تعبير «قيل» نقل كرده است.
چهار. روايتها
در مواردى، تعيين طبقه راوى، محلّ اختلاف قرار گرفته است؛ زيرا روايت كردن شخص از امام عليه السلام و يا از يك راوى مهم كه در يك طبقه خاص، شاخص گرديده است، نقش بسزايى در شناخت اتّصال يا انقطاع اسناد و نيز قضاوت درباره آنها دارد.
نجاشى رحمه الله در كتابش اين نكته را مورد توجّه قرار داده و در شرح حال بسيارى از راويان، اختلافاتى را كه درباره روايت آنان بوده، نقل كرده است؛ از جمله:
در شرح حال سعد بن عبد اللَّه مىگويد:
او امام عسكرى عليه السلام را ملاقات كرده بود .... ديدم كه برخى از اصحاب ما ملاقات وى با امام عسكرى عليه السلام را ضعيف شمردهاند و مىگويند: اين داستان براى وى ساخته شده است. و خداوند، داناتر است.[2] و در شرح حال حريز بن عبد اللَّه مىگويد:
گفته شده كه او از امام صادق عليه السلام روايت كرده است و [نيز] گفته شده كه او از امام كاظم عليه السلام روايت كرده است؛ ولى هيچ كدام ثابت نشده است.[3] و نيز در شرح حال لوط بن يحيى مىگويد:
گفته شده كه او از امام باقر عليه السلام روايت كرده است، و اين صحيح نيست.[4] و در شرح حال ضحّاك، ابو مالك حضرمى، كه پس از تأييد ادراك امام صادق عليه السلام از سوى او و روايتش از آن امام، اختلاف اصحاب را نقل كرده است.[5]