يكى از مقولات علوم حديث، بحث اجازات است. در تعريف اجازه گفتهاند:
كلام صادر از اجازه دهنده (مُجيز) كه مشتمل بر انشاى اذن او در روايت حديث از او پس از اخبار اجمالى به مرويات خود است.
اجازه، در اصطلاح، شكل نوشته شده اذن مجيز است كه مشتمل بر سه نكته است:
اوّلًا يادكرد كتابها و مصنّفاتى است كه اجازه دهنده، اجمالًا يا تفصيلًا، اجازه روايت آن را از خود داده است.
ثانياً يادكرد مشايخى است كه شخص اجازه دهنده از آنها اذن در روايت دارد.
ثالثاً ذكر مشايخ هريك از مشايخ اجازه دهنده به صورت نقل طبقه از طبقه قبل است تا اين كه اسانيد به معصومان ختم شود.
اجازه، ممكن است نوشتارى مختصر، متوسّط يا طولانى، حتّى به شكل يك كتاب (مانند لؤلؤة البحرين) باشد.[1] برخى از عالمان اماميه، كتاب مستقلّى در باب اجازات نگاشتهاند و اجازههاى متعدّدى از مشايخ را در آن آوردهاند. بنا به تصريح
[1]. الذريعة، ج 1، ص 131؛ الرعاية لحال البداية فى علم الدراية، ص 137 به بعد؛ علم الحديث، ص 134 به بعد؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، مدخل:« اجازه».