ابن حجر مىگويد: اين حديث، ثابت نيست و قارى گفته كه از سخنان صوفيه است.[1]
رديابى روايات «جامع الأسرار» در متون بعدى اماميه
با رديابى رواياتى كه در بخشهاى قبل مطرح شد، آشكار مىشود كه اين روايات، در متون فلسفى، عرفانى و حديثى سدههاى متأخّر اماميه، راه يافته است. به نظر مىرسد آملى در اين ميان، نقش واسطه را ايفا كرده است. به ديگر سخن، برخى روايات اهل سنّت و بسيارى احاديث عرفانى- كه مصدر حديثى معتبر شناخته شدهاى ندارند- از طريق آثار عرفانى آملى، از جمله جامع الأسرار، وارد حوزه فلسفه، عرفان و حديث اماميه شده است.
چنين مىنمايد كه برخى از احاديث جامع الأسرار، از طريق شخص ابن ابى جمهور و به وسيله دو اثر مهم او، عوالى اللئالى و المجلى، به متون سدههاى بعد، راه يافته است، به گونهاى كه گاه در جوامعى مانند بحار الأنوار و مستدرك الوسائل، مستقيماً از عوالى نقل شدهاند و هيچ مصدرى جز آثار آملى ندارند.[2]