نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على جلد : 1 صفحه : 74
زمينه هاى ديگرى نيز براى رسيدن به مقصد ، لازم است كه بيدارى، توجّه و غافل نبودن از استعدادها، توانمندى ها و امكانات ، يكى از آنهاست. كسى كه غولِ غفلت ، به او مجال نمى دهد كه از بستر بى توجّهى و خواب آلودگى برخيزد و ببيند كه در اطراف او چه مى گذرد، خودش كجاست، به كجا بايد برود، او را به كجا مى برند و... به يقين ، گرفتار خُسرانِ از دست دادن سرمايه و در نهايت ، اسير حسرت و ندامت خواهد شد. قرآن كريم «غفلت» را به عنوان عامل حسرتْ معرفى نموده است: «وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِىَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِى غَفْلَةٍ وَ هُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ . [1] در [اى پيغمبر!] آنان را از روز حسرت بترسان ؛ آن گاه كه داورى انجام گيرد و حال آن كه آنها [اكنون] غفلت اند و سرِ ايمان آوردن ندارند» . آن وقت از سعادت هميشگى و واقعى ـ كه آرزوى هر فردى است ـ ، جدا مى گردند . پس حسرتى مى خورند كه با هيچ ميزانى نمى توان اندازه گيرى اش كرد و اين ، بدان جهت است كه در دنيا غافل بودند و راهى كه ايشان را مستقيما به همان آرزو مى رسانيد (يعنى راه ايمان به خدا) [2] ترك گفته و راه مخالف آن را ـ كه راه شرك بود ـ پيمودند. حضرت على عليه السلام نيز مى فرمايد: فَيا لَها حَسرَةً عَلى كُلِّ ذي غَفلَةٍ ، أن يَكونَ عُمُرُهُ عَلَيهِ حُجَّةً، وأن تُؤدّيَهُ أيّامُهُ إلى الشَّقوَةِ . [3] واى بر غفلت زده اى كه عمرش بر ضد او گواهى مى دهد، و روزگار