responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 185

6/ 14 داستان گردنبند

246. امام على عليه السلام: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر دخترش فاطمه عليها السلام در آمد. در گردنش گردنبندى ديد. از فاطمه، روى گردانْد. پس فاطمه عليها السلام آن گردنبند را كَند و به دور افكند. پيامبر خدا عليها السلام به او فرمود: «اى فاطمه! تو از من هستى».

سپس گدايى آمد و فاطمه، گردنبند را به او داد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «خشم خدا و خشم من، سخت است بر كسى كه خون مرا بريزد، و با آزردن خانواده‌ام، مرا بيازارد».

247. امام زين العابدين عليه السلام: اسماء بنت عميس، برايم نقل كرد و گفت: نزد فاطمه عليها السلام بودم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وارد شد. در گردن فاطمه، گردنبندى زرّين بود كه على بن ابى طالب، آن را از سهم غنايم، برايش خريده بود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: «اى‌

فاطمه! مردم نمى‌گويند كه فاطمه، دختر محمّد، شاهانه مى‌پوشد؟!».

فاطمه، گردنبند را در آورد و فروخت و با پول آن، بنده‌اى خريد و آزادش كرد. پس، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از اين كار او خوش‌حال شد.

نام کتاب : تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 185
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست