responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 157

«اى فرزندان آدم! نزد هر مسجدى، آرايش خويش فراگيريد، و بخوريد و بياشاميد و اسراف مكنيد؛ زيرا او اسرافكاران را دوست نمى‌دارد. بگو: «چه كسى آرايشى را كه خدا براى بندگان خود پديد آورده و روزى‌هاى پاكيزه را حرام كرده است؟». بگو: «اينها در زندگى دنيا براى مؤمنان است؛ [ولى كافران هم بهره‌مندند]، حال آن كه در روز رستاخيز، ويژه ايشان است». بدين گونه، آيات را براى گروهى كه بدانند، به تفصيل بيان مى‌كنيم».

حديث:

186. الكافى به نقل از صالح بن ابى حمّاد و احمد بن محمّد، از امام على عليه السلام، در دليل‌آورى‌اش بر عاصم بن زياد، آنگاه كه جامه معمول را رها كرد و عَبا [ى زهد] را به بَر افكند و برادرش ربيع بن زياد از وى شكايت آورد كه زن و فرزندش را با اين كار، به اندوه افكنده است-: عاصم بن زياد را نزد من احضار كنيد!

و چون او نزدش آورده شد، با نگريستن در وى، چهره‌اش در هم شد و به او فرمود: «آيا از خانواده‌ات شرم نكردى؟ آيا بر فرزندت رحم نياوردى؟ آيا گمان مى‌كنى خداوند، با آن كه پاكيزه‌ها را بر تو حلال فرموده، استفاده‌ات از آنها را ناپسند شمرده است؟ تو براى خدا اين قدر منزلت ندارى! آيا خدا نيست كه مى‌فرمايد: «و زمين را براى آدميان بنهاد. در آن، ميوه‌هاست و خرمابُن‌هاى غلافدار»؟ آيا همو نيست كه مى‌فرمايد: «آن دو دريا را راه داد كه به هم برسند. ميان آن دو، حائلى است تا از حد نگذرند ... از آن دو، مرواريد و مرجان بيرون مى‌آيد؟» پس به خدا سوگند! خوار شمردنِ نعمت‌هاى خدا با عمل، براى خداوند، دلخواه‌تر است از خوار شمردن آنها با زبان. خداوند فرموده است: «و به نعمت پروردگارت، سخن بگشاى».

عاصم گفت: اى امير مؤمنان عليه السلام! پس چرا تو، خود، غذاى درشت مى‌خورى و جامه خشن مى‌پوشى؟

فرمود: «واى بر تو! هر آينه خداوند، بر پيشوايانِ عدلْ واجب فرموده كه خويشتن را همسانِ مردم ناتوان سازند تا فقر، بر فقير، جوشش نياورد».

سپس عاصم بن زياد، عبا [ى زهد] از تن افكند و جامه معمول بر تن كرد.

نام کتاب : الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست