responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 782

زبير گفت: آيا آن را دروغ بستن بر پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌پندارى؟

فرمود: «دروغ نمى‌پندارم؛ بلكه سوگند به خدا، يقين دارم» و سپس فرمود:

«سوگند به خدا، برخى از افرادى را كه نام بردى، در تابوتى در قسمتى از يك گودال در پايين‌ترين جاى جهنّم هستند. بر اين گودال، سنگى است كه وقتى خدا مى‌خواهد آتش جهنّم را فروزان كند، اين سنگ را بر مى‌دارد. من، اين را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم. [اگر نمى‌پذيرى،] خدا تو را بر من پيروز كند و خونم را به دست تو بريزد، وگرنه خدا مرا بر تو و يارانت پيروز كند و خون شما را به دست من بريزد و روح شما را زودتر به آتش برساند!».

آن گاه زبير باز گشت، در حالى كه اشك مى‌ريخت.[1]

حديث «عشره مبشَّره» از نگاه علّامه امينى‌

علّامه عبد الحسين امينى رحمه الله در بخشى از نقد خود بر حديث «عشره مبشَّره»، در باره سند اين حديث و انگيزه سعيد بن زيد از جعل آن، مى‌نويسد:

امّا سند روايت، همان‌طور كه مى‌بينى، به عبد الرحمان بن عوف و سعيد بن زيد، منتهى مى‌شود و غير از اين دو، كسى آن را روايت نكرده است و طريق عبد الرحمان، منحصر است به عبد الرحمان بن حميد بن عبد الرحمان زُهْرى، از پدرش [حميد بن عبد الرحمان بن عوف‌]- كه گاهى از عبد الرحمان بن عوف نقل مى‌كند و گاهى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله- و اين سند با توجّه به تاريخ درگذشت حميد بن عبد الرحمان [بن عوف‌]، باطل و نادرست است. او صحابى نبوده؛ بلكه تابعى بوده است و عبد الرحمان بن عوف را درك نكرده است؛ زيرا او در سال 105 در هفتاد و سه سالگى از دنيا رفته است. پس او متولّد سال 32 است كه مصادف با درگذشت [پدرش‌] عبد الرحمان، يا سالِ بعد از آن است و به همين جهت، ابن حجر، روايت‌


[1]. الاحتجاج: ج 1 ص 376 ح 70، بحار الأنوار: ج 32 ص 216 ذيل ح 171.

نام کتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 782
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست